ᵈᵒⁿᵗ ʷᵃᵏᵉ ᵘᵖ ʳᵉᵍʳᵉᵗᵗⁱⁿᵍ ʷʰᵃᵗ ʸᵒᵘ ᵈⁱᵈⁿᵗ ᵈᵒ ʸᵉˢᵗᵉʳᵈᵃʸ
با حسرت کاری که دیروز انجام ندادید بیدار نشوید
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ندادید
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
- روزی "لئو تولستوی" (نویسنده و ادیب مشهور) در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد..
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد..
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: -مادمازل، من لئو تولستوی هستم-
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: -چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟-
تولستوی در جواب گفت: شما آنچنان غرق معرفیِ خودتان بودید که به من مجالِ این کار را ندادید!
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...
محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید .
می فرمود :
در خواستگاری
به دین
و
امانتداری طرف نگاه کنید
اگر به چنین جوانی زن ندادید
تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیر " ۷۳ انفال"
« فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میهد»
بی شک
این فتنه ها و فسادها
عذاب دور شدن از حرفهای شماست یابن الرضا ...
می فرمود :
در خواستگاری
به دین
و
امانتداری طرف نگاه کنید
اگر به چنین جوانی زن ندادید
تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیر " ۷۳ انفال"
« فتنه و فساد عظیمى در زمین روى میهد»
بی شک
این فتنه ها و فسادها
عذاب دور شدن از حرفهای شماست یابن الرضا ...
دقت کردین هربار کامپیوتر یا لب تابو خاموش می کنید تازه یادتون می افته خیلی از کاراتون باهاش انجام ندادید؟؟؟؟!!
من که به شخصه انقد دکمه کنسل رو هنگام خاموش شدن زدم...
هربار می خوام خاموش کنم به حرف میاد میگه می دونم! من اشتباه زدم داداچ غلط کردم!!!
تازگیام چند بار می پرسه مطمئني می خوای خاموش کنی؟ :D
داستان کوتاه (معرفی شخصیت)
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و … محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟ تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت
که ناآگاهانه به زنی تنه زد ..
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد ..
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت :
مادمازل من لئون تولستوی هستم ..
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذر خواهی کرد و گفت :
چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟!
تولستوی در جواب گفت:
✚ شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!!
از چشمهای من هیجان را گرفته اید
این روزها عجب خودتان را گرفته اید
اردیبهشت نیست که اردی جهنم است
لبهای سرختان که دهان را گرفته اید
به چرت و پرت و فحش و ... ببخشید مدتی ست
از شعرهام لحن و بیان را گرفته اید
خانم! جسارت است ببخشید یک سوال
با اخمتان کجای جهان را گرفته اید؟
خانم ! شما که درس نخواندید ....پس کجا
کی دکترای زخم زبان را گرفته اید
خانم! جواب نامه ندادید بس نبود؟
دیگر چرا کبوترمان را گرفته اید
خانم! عجالتا برویم آخر غزل
نه اینکه وقت نیست امان را گرفته اید