اشتباه ما اینه که توی ذهنمون آدمی میسازیم که حتی نزدیکشم نیستن
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نزدیکش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
من یه چیزیو فهمیدم که وقتی یه پسری ناراحته و یا عصبیه نباید نزدیکش شد و باهاش حرف زد
باید قشنگ بذاری یه مدت به حال خودش بمونه
یه وقتایی ام دور باشی و باشه،
بهتر از اینه که نزدیکش بشی و نباشه
: علی
یه وقتیم دور باشی و باشه،
بهتر از اینه که نزدیکش بشی و نباشه :)
. .
قلبم جوری طلسمت شده
که هرکی میاد نزدیکش با یه اشاره ردش میکنه!
✔️کار اصلی را فراموش نکن
مرد قوی هیکل ، در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند .
روز اول 18 درخت برید . رئیسش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد . روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد ، ولی 15 درخت برید .
روز سوم بیشتر کار کرد ، اما فقط 10 درخت برید . به نظرش آمد که ضعیف شده است . نزدیکش رفت و...
عذر خواست و گفت : نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش می کنم ، درخت کمتری می برم
رئیس پرسید : آخرین بار کی تبرت را تیز کردی ؟
او گفت : برای این کار وقت نداشتم.
تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم
بعضی ها
بعضی از آدمها لیوانند،
هر کاری کنی در تصور آنها
کج و کوله و تاری
بعضی هم سماورند، نزدیکشان که میشوی
تو را به خودت زشت نشان میدهند
بعضی از آدمها هم
حوضی وسط خانهای قدیمی
و بهتر بگویم برکهاند،
زلال و با وقار با سنگ هم بزنیشان
دلشان برای تو میلرزد،
تو را دعوت به حرکتی زیبامیکنند،
و کمی بعد محو تماشای تو
آرام میگیرند
از تو زخم خوردهاند اما باز
صبورانه تو را صاف نشان میدهند،
آن قدر صاف که
از تو
ماهی هم
میگذرد
: ƝƖƇЄ ƓƖƦԼ.313
وقتی با آدمها سرو کار داریم تا وقتی مطمئن نیستیم اینقدر نزدیکشون نشیم که توشون حس تعلق ایجاد بشه, بعدش هم که نزدیک شدیم هی پشیمون نشیم و عقب بکشبم و بعدش دوباره دلمون اون آدمو بخواد و باز بهش نزدیک بشیم. تو بحث مقاومت مصالح بهش میگن ایجاد تنش و در نهایت خستگی و سرانجام گسیختگی. این عقب جلو رفتن تو رابطه اون مخاطب رو به فنا میده. یا مطمئن بشیم بریم تو رابطه یا هی دم به دقیقه پشیمون نشیم .طرف مقابل ما موش آزمایشگاهی نیست.
آدمه...
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎی
ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :
"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ"
ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ
ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ..........
ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ .
ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ :
"ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ
گر به دولت برسی،
مست نگردی مردی،
گر به ذلت برسی،
پست نگردی مردی،
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند،
گر تو بازیچه این دست نگردی مردی...
دنیا پر است از انسانهایی به ظاهر زیبا
که هر روز لباسی نو بر تن می کنند،
ولی نزدیکشان که میشوی بوی کهنگی عقایدشان آزارت می دهد!