کپشن های مربوط به نسوخت

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نسوخت

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

بعد رفتنت دلم برا خودم و رابطمون نسوخت
دلم فقط به حال زنی سوخت که بعدا توی بغلش تو رو تصور خواهم کرد ...

جانا دلم از فراق تو کم نسوخت آخر چه شد که هیچ دلت بر دلم نسوخت...


نسل نسوخته ..️

ﮐﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺴﻞ دهه 40، 50، 60، ﻧﺴﻞ ﺳﻮﺧﺘﻪﺍﺱ؟؟
ﻣﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪﻫﺎﻯ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎ ﺣﻴﺎﻁ ﻭ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻭ ﻃﺎﻗﭽﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﺮﺩیم...ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺗﻮﻯ ﭘﺸﻪ ﺑﻨﺪ و ﺁﺏ ﺗﻨﻰ ﺗﻮﻯ ﺣﻮﺽ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ... ﻛﻴﻚ ﺗﻮﻟﺪﺍﻣﻮﻥ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ... ﻫﺮ ﻛﻰ ﻛﺎﺩﻭ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﺍﺯ ﺻﻤﻴﻢ ﻗﻠﺒﺶ ﺑﻮﺩ و ﻛﺴﻰ ﻭﺍﺳﻪ ﻛﺎﺩﻭ ﺩﺍﺩﻥ، ﻣﺎ ﺭﻭ ﻗﻴﻤﺖ ﮔﺬﺍﺭﻯ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩ... ﺣﺘﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻮﻩی ﺧﺎﻟﻪ ﻋﻤﻪی ﺑﺎﺑﺎﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ می دﻳﺪﻳﻢ. ﻧﻪ مثل ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭا ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻫﻤﻮ ﻣﻴﺒﻴﻨﻦ... ﻋﻴﺪ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ... ﻋﻴﺪﻯ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻴﻢ... ﻛﻢ ﻳﺎ ﺯﻳﺎﺩ، ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻣﻴﺸﺪ ﻛﺎﻓﻰ ﺑﻮﺩ...ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﻬﺎﻯ ﻓﺎﻣﻴﻠﻰ ﻣﻴﺮﻓﺘﻴﻢ... ﺣﺎﻻ ﻫﺮﻛﻰ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻣﻴﺮﻩ، ﻣﻴﺘﺮﺳﻪ ﻛﺴﻰ ﺑﻔﻬﻤﻪ! ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻋﺎﻟﯽ... ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺑﺎﺣﺎﻝ... همه مون ﻋﯿﻦ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ... ﻋﯿﻦ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺮﻭﺩ! ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺷﮑﻞ ﻫﻢ... ﺧﻮﻧﻪﻫﺎﯼ ﻋﯿﻦ ﻫﻢ... ﻋﻤﻪ.. ﺧﺎﻟﻪ.. ﺩﺍﯾﯽ.. ﻋﻤﻮ... ﻣﺎﻣﺎﻥﺑﺰﺭﮔﺎ ﻭ ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮔﺎ ﮐﻪ ﺟﺰﺀ ﺧﻮﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ... ﺍﮔﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﻢ، ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ... ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺟﻤﻌﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ... ﮐﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎ ﻧﺴﻞ ﺳﻮﺧﺘﻪﺍﯾﻢ؟!!! ﻧﻪ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﯽ... ﻧﻪ ﺗﺒﻠﺘﯽ... ﻧﻪ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﯽ... ﻧﻪ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ... ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ... ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ... ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻭ ﺑﺪﯾﺶ... ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺭﺍس ﺭﺍﺳﺘﮑﯽ ﺑﻮﺩ! ﺗﻠﻔﻦ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻭﻧﻮﻗﺘﺎ؛ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﯾﻢ ﻧﯿﺴﺘﻦ... ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ﺍﻭﻧﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ...! ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻣﺎ...! ﮐﻠﯽ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ: ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﻝ ﺭﺍﻩ ﺩﺍﺭﻩ... ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻪ ﻧﺴﻞ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﯿﻦ... ﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﻋﺴﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ... ﺑﭽﮕﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ... ﺣﺎﺍﺍﺍﺍﺍﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ...
.ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﻝ ﺩﯾﺮﻭﺯ، ﺩﻫﻪ ۴۰، ۵۰، ۶٠ که همشون امروز مامان بابا شدن یا قراره مامان بابا بشن!

جانا دلم ز درد
فراق تو کم نسوخت

آخر چه شد که
هیچ دلت بر دلم نسوخت...


جانا دلم ز درد فراق
تو کم نسوخت
آخر چه شد که هیچ
دلت بر دلم نسوخت

مرد کاسب کار بعد از آتش گرفتن مغازه اش
تابلویی را بر درب مغازه اش نصب کرد و روی آن نوشت :
مغازه ام سوخته ، خودم که نسوختم ، ایمانم که نسوخته ...
به لطف خدا فردا دوباره شروع خواهم کرد ...

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﺎﯼ ﺳﻮﺧﺘﮕﯽ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭﯼ ﺯﺍﻧﻮﻡ ﺩﯾﺪﻡ
ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﭼﯿﻪ؟
ﮔﻔﺖ : ﺣﺪﻭﺩﺍ 5-6 ﺳﺎﻟﺖ ﺑﻮﺩ؛ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﭘﺎﺕ ﺑﻮﺩ
ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺳﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻮﺩ،ﺑﺎ ﭘﺴﺮﻋﻤﻮﻫﺎﺕ ﺭﻓﺘﯽ ﺍﺯ
ﺭﻭﯼ ﺁﺗﯿﺶ ﭘﺮﯾﺪﯼ !
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻫﺎﻥ ... ﭘﺲ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺳﻮﺧﺘﻪ !
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻧﺴﻮﺧﺘﯽ،ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎ
ﻗﺎﺷﻖ ﺳﻮﺯﻭﻧﺪﻣﺖ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﯼ !..
ﻣﺎﺩﺭ من ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ
ﺗﻮ ﯾﺎﺭﯼ ﻭ ﯾﺎﻭﺭ ﻣﻦ

دی، کودکی بدامن مادر گریست زار/کز کودکان کوی، بمن کس نظر نداشت
طفلی، مرا ز پهلوی خود بیگناه راند /آن تیر طعنه، زخم کم از نیشتر نداشت
اطفال را بصحبت من، از چه میل نیست /کودک مگر نبود، کسی کو پدر نداشت
امروز، اوستاد بدرسم نگه نکرد /مانا که رنج و سعی فقیران، ثمر نداشت
دیروز، در میانهٔ بازی، ز کودکان /آن شاه شد که جامهٔ خلقان ببر نداشت
من در خیال موزه، بسی اشک ریختم /این اشک و آرزو، ز چه هرگز اثر نداشت
جز من، میان این گل و باران کسی نبود /کو موزه‌ای بپا و کلاهی بسر نداشت
آخر، تفاوت من و طفلان شهر چیست /آئین کودکی، ره و رسم دگر نداشت
هرگز درون مطبخ ما هیزمی نسوخت /وین شمع، روشنائی ازین بیشتر نداشت
همسایگان ما بره و مرغ میخورند /کس جز من و تو، قوت ز خون جگر نداشت
بر وصله‌های پیرهنم خنده می‌کنند /دینار و درهمی، پدر من مگر نداشت
خندید و گفت، آنکه بفقر تو طعنه زد /از دانه‌های گوهر اشکت، خبر نداشت
از زندگانی پدر خود مپرس، از آنک /چیزی بغیر تیشه و گهی آستر نداشت
این بوریای کهنه، بصد خون دل خرید /رختش، گه آستین و گهی آستر نداشت
بس رنج برد و کس نشمردش به هیچ کس /گمنام زیست، آنکه ده و سیم و زر نداشت
طفل فقیر را، هوس و آرزو خطاست /شاخی که از تگرگ نگون گشت، بر نداشت
نساج روزگار، درین پهن بارگاه /از بهر ما، قماشی ازین خوبتر نداشت
(خداییش هم گریه داره هم لایک)
هرکی عاشق پروینه لایک کنه

ما در ظلمت‌ايم
بدان خاطر که کسي به عشق ما نسوخت
ما تنهاييم
چرا که هرگز کسي ما را به جانب خود نخواند
عشق‌هاي معصوم ، بي‌کار و بي انگيزه‌اند
و دوست داشتن
از سفرهاي دراز تهي‌دست باز مي‌گردد
ديگر
اميد درودي نيست
اميد نوازشي نيست

احمد شاملو

ازاینکه یک روز بیایی و در خانه امان را ببینی خجالت می کشم..
روی درمان برچسبهایی هست که حتی با کاردک هم کنده نشدند..
ازاینکه یک روز بیایی ودفتر خاطراتم را ببینی شم دارم..
توی دفترم حرفهایی هست که حتی با اتش هم نسوختند..
ازاینکه یک روز بیایی و...
یک روز می آیی؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

رفتنت, خودم, رابطمون, نسوخت, بعدا, بغلش, تصور, خواهم, جانا, فراق, نسوخته, همشون, امروز, مامان, بابا, قراره, کاسب, گرفتن, مغازه, تابلویی, نوشت, نسوختم, ایمانم, فردا, دوباره, شروع, کودکی, بدامن, مادر, گریست, زارکز, کودکان, نداشت, طفلی, پهلوی, بیگناه, راند, طعنه, نیشتر, اطفال, بصحبت, نیست, نبود, اوستاد, بدرسم, نکرد, مانا, فقیران, دیروز, میانهٔ, بازی, جامهٔ, خلقان, خیال, موزه, ریختم, آرزو, هرگز, باران, موزهای, کلاهی, تفاوت, طفلان, چیست, آئین, درون, مطبخ, هیزمی, روشنائی, ازین, بیشتر, همسایگان, میخورند, وصلههای, پیرهنم, خنده, میکنند, دینار, درهمی, خندید, آنکه, بفقر, دانههای, گوهر, اشکت, زندگانی, مپرس, چیزی, بغیر, تیشه, آستر, بوریای, کهنه, خرید, رختش, آستین, نشمردش, گمنام, زیست, خطاست, شاخی, تگرگ, نگون, نساج, روزگار, درین, بارگاه, قماشی, خوبتر, خداییش, گریه, داره, لایک, هرکی, عاشق, پروینه, ظلمتايم, بدان, خاطر, تنهاييم, جانب, نخواند, عشقهاي, معصوم, بيکار, انگيزهاند, دوست, داشتن, سفرهاي, دراز, تهيدست, ميگردد, ديگر, اميد, درودي, نيست, نوازشي, احمد, شاملو, ازاینکه, بیایی, خانه, ببینی, خجالت, درمان, برچسبهایی, کاردک, کنده, نشدند, ودفتر, خاطراتم, دارم, دفترم, حرفهایی, نسوختند,