بیشتر آدمای خوبی که میشناسم، اونایین که هنوز خوب نشناختمشون.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نشناختم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
من هیچوقت کسیو نشناختم که باور کنه من کافیم تا وقتی که...
تو رو دیدم...
| .Love and other drugs
. .
بیشتر آدمای خوبی که میشناسم ،
اونایین که هنوز خوب نشناختم...
.࿐
#فروغ_فرخزاد
آه! دل را
به طریق غلط
انداختمش!
سالها
شیعه ی او بودم و
نشناختمش
غمگینم از اینکه اونایی منو آدم بدی میدونن که اصلاً منو ندیدن و نمیشناسن،
و غمگین ترم از اینکه اونایی هم که میگن من خیلی خوبم، که اصلاً منو درست و کامل نشناختم.
قوانین شهید علمدار برای زندگی اش...
قانون اول
خداوندا ! اعتراف می کنم به این که قران را نشناختم و به آن
عمل نکردم .حداقل روزی ۱۰ آیه قران را باید بخوانم ، اگر
روزی کوتاهی کردم و به هر دلیل نتوانستم این ۱۰ آیه را
بخوانم روز بعد باید حتما یک جزء
کامل بخوانم
#شهادت_دفاع مقدس
ايטּ بار בلҐ تنگ شـבه !!!
براۓ عڪ๛ هایۓ ڪه از تو گوشیҐ پاڪ ڪرבҐ
براۓ בفتر خاطراتҐ ڪه مـבتهاست
בیگه چیزۓ توش نمۓ نویسҐ
براۓ ڪسۓ ڪه مـבتهاست نـבیـבمش
براۓ آـבمهاۓ حسوבۓ ڪه בورҐ
مۓ چرخیـבטּ و نشناختمشوטּ
براۓ آرامشۓ ڪه مـבتیه בیگه نـבارمش
براۓ خوבҐ ڪه حالا خیلۓ عوض شـבه...
ای ضامن آهو همه ی بود و نبودم
قربان تو و لطف و عطای تو وجودم
جان می دهم آقا ! عوضش عشق عطا کن
در معامله ای یک طرفه طالب سودم
در بین محبان تو آلوده ترینم
شرمنده از اینم که مطیع تو نبودم
گه گاه تو را دیدم و نشناختم ای وای
صد حیف که آغوش برایت نگشودم
گاهی به سر سفره کنار تو نشینم
همراه تو ای شاه غذا میل نمودم
حاجی شدنم پیش کشت مشهدی ام کن
من طالب دیدار شما زود به زودم
یا فاطمه می گویم و این اذن دخول است
راهم بده من سینه زن یاس کبودم
گفتم به شما شیعه ی اثنی عشرم! نه!
از کودکی ام گریه کن جدّ تو بودم
در صحن دو چشم من از آن روز که وا شد
با گریه و با اشک حسینیه بنا شد ..
یه دختره تصادف میکنه میره تو کما.
اون دنیا از یه فرشته ای میپرسه: بنظرت من زنده میمونم؟
فرشته میگه: آره من خودم فرشته مرگم. تو بیست سال دیگه زندگی میکنی.
بعد این که دختره به هوش میاد خوشحال ازینکه بیست سال دیگه زندس میره عشق و حال دماغو عمل میکنه قدشو بلند میکنه چشم و گوش و لب و چونه رم عمل میکنه. اون وقت یک سال دیگه دوباره تصادف میکنه میمیره.
از اون فرشته میپرسه: تو مگه نگفتی بیست سال از عمرم مونده؟
فرشته با تعجب: اِ توییییی؟ به این برکت نشناختمت.