به دنیا نیامده ایم که چوب قضـاوت به دست بگیریم و سر هر راه و بیراهی مردم را قضاوت کنیم ، ما مرکز دنیا نیستیم حتی اگر این به نظرمان برسد !!
ما لبریز از اشتباهات و کمبود هایی هستیم که دیگران را به خاطرش تحقیر می کنیم ...
(آلبرت انیشتن)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نظرمان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به دنیا نیامده ایم که چوب قضـاوت به دست بگیریم و سر هر راه و بیراهی مردم را قضاوت کنیم ، ما مرکز دنیا نیستیم حتی اگر این به نظرمان برسد !!
ما لبریز از اشتباهات و کمبود هایی هستیم که دیگران را به خاطرش تحقیر می کنیم ...
(آلبرت انیشتن)
ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﮔﻮﺷﯽ
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﭘﺴﺖ
ﺩﻟﺪﺍﺭﯾﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻻﯾﮏ
ﻧﻈﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﮐﺎمنت
ﺻﻮﺭﺗﻬﺎ ﮐﺎﺭﺩﺳﺘﯽ ﺟـﺮﺍﺡ ☜
ﻗﻠﺒﻬﺎ ﻣﺠﺎﺯﯼ ☜
ﻋﺸﻘﻬﺎ ﻣﺠﺎﺯﯼ ~
ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝِ خیانت ♂♀
و این وسط..
ﻣﺎ ~
ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺸﻖ ﭘﺎﮎ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﻰ ﻫﺴﺘﯿﻢ....!!!..
معلم از دانش آموزان خواست اسامي " عجايب هفت گانه " را بنويسند .
با وجود اختلاف نظرها ، بيشتر بچه ها اينها را نام بردند :
1- اهرام ثلاثه
2- تاج محل
3- دره بزرگ گراند كانيون
4- كانال پاناما
5- كليساي پطرس مقدس
6- ساختمان امپاير استيت
7- ديوار بزرگ چين
يكي از دانش آموزان هنوز كارش را تمام نكرده بود .
آموزگار پرسيد كه آيا مشكلي دارد ؟
دختر جواب داد :
بله ، كمي مشكل دارم ،
چون تعداد شگفتي ها خيلي زياد است و نمي دانم كدام را بنويسم .
آموزگار گفت :
آنهايي را كه نوشته اي نام ببر شايد ما هم بتوانيم كمك كنيم .
دختر با ترديد چنين خواند :
به نظر من " عجايب هفت گانه " دنيا عبارتند از :
1- ديدن
2- شنيدن
3- لمس كردن
4- چشيدن
5- احساس كردن
6- خنديدن
7- دوست داشتن
كلاس در سكوت فرو رفت .
آن چيزهايي كه به نظرمان ساده و معمولي مي رسند ،
ناديده و دست كم ميگيريم .
در حالي كه حقيقتا شگفت انگيزند !!!
همانها با ملايمت به يادمان مي آورند كه با ارزشترين چيزهاي زندگي ،
ساخته دست انسان نيستند و آنها را نمي توان خريد .
آنقدر خودمان را مشغول نكنيم كه بي توجه از كنارشان بگذريم .
گاه هایمان ” هرزه ” شده اند
آغوش هایمان بوی ” هوس ” گرفته اند
قول هایمان ” بی اعتبار ” است
حرف هایمان ” خالص ” نیست
عشق هایمان ” پوشالی ” شده است
محبت هایمان ” قلابی ” شده
خوبی هایمان فقط ” تظاهر ” به خوبی ست
عبادتمان همه چیز است جز ” بندگی ” خدا . . .
رنگ و لعاب صورت ها هر روز بیشتر میشود
و رنگ و لعاب دل ها هر روز کم تر . . .
افکارمان ” غربی ” شده است
آزادی از نظرمان آزاد بودن پوشش است نه آزاد بودن عقیده ,
همه کارها را با پاداش میخواهیم
اما تا این که جزا ببینیم فریادمان به آسمان میرسد . . .
فرهنگ اصیل خودمان را کنار گذاشته ایم و فرهنگ به اصطلاح ” مدرن ” را برگزیده ایم
شلوار پاره میپوشیم چون ” مد ” است !
لباس های ساده و مناسب را کنار میگذاریم چون ” افت کلاس ” است !
شعار میدهیم بدون ” عمل ” . . .
قضاوت میکنیم بدون ” عدل ” . . .
سوال من این است ما در کدام نقطه از انسانیت ایستاده ایم ؟