هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
سکوتي طولاني داشت
و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد
تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت....
عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد.
پيران را بسيار اکرام مي کرد و
با کودکان بسيار مهربان بود....
" الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. "
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمازش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
رسول اکرم فرمودند:
قبر هر روز ۵ مرتبه انسان را صدا میزند،
۱- من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید
۲- من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید
۳- من خانه مارها و عقرب ها هستم با خودتان پادزهر بیاورید
۴- من خانه تاریکی ها هستم با خودتان روشنایی بیاورید
۵- خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بیاورید
گنج : لا اله إلا الله
انیس : تلاوت قرآن
پادزهر : صدقه ، خیرات
چراغ : نماز نمازشب
فرش : عمل صالح
اللهم صل علی محمدوال محمد
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست...
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،از صدنماز یک دل پرآشوب بهتراست...
شمر نمازش را میخواند،
روزهاش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود...
یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله...»هایش؛
لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این «لعن الله...»
روزی شامل حال ما هم بشود؟؟؟!!!
که شمر در جنگ صفین
در کنار امیرالمؤمنین(ع) بود
اما در باطن، یزیدی بود
و زهیر در ظاهر، عثمانی
اما در باطن، حسینی بود.
و عاقبت ظاهرها کنار رفت و باطن ها نمایان شد
حقیقت آدم ها به باطن آن هاست
که عاقبت آشکار می شود
و یزیدی یا حسینی شدنشان را رقم می زند
پس درونمان را بسازیم...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﻭﺳﻂ ﻧﻤﺎﺯ ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ. ﻧﻤﺎﺯﺵ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﺮﻭ ﺁﺑﻠﯿﻤﻮ ﺑﺰﻥ ﺑﻪ ﻏﺬﺍ؟
ﻣﻦ :|
ﻧﻤﺎﺯ ):
ﻏﺬﺍ |:
ﺷﻌﻠﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻦ ﺯﯾﺮ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ):
ﺁﺑﻠﯿﻤﻮ ))
چندروزی میشود که نمازش را تندتر میخواند
.این روزهاموبایلی که تازه خریده را پایین مهرش میگذارد
سرعت نمازش راباسرعت دانلودهایش میزان میکند،
نکند که نماز تمام شود و دانلود ها روی زمین بماند
بزار راحت تر بگویم ...توی رکوع هم زیر چشمی هوای پیام های وایبر و لاین و... را دارد
آهای امام جماعت کمی طول بده رکوع را...پیام ها را هنوز کامل نخواندم.
در دلش غوغایی بود،پس کی این نماز تمام میشود؟
نماز تمام شد مثل فشنگ گوشی را برمیدارد از بس هول کرده رمز الگو را اشتباه میزند
دستی دراز است ،انگار حواسش نیست بغل دستی اش التماس دعا دارد
فکر کنم حواسش به کسانیست که دست دراز کرده منتظر اویند تا نمازش تمام شود و او را در فضای مجازی "ادد"کنند
حالا 4G آمده خدای نسل جدید او پر رنگ تر از خدای حقیقی اش شده
ساعت ازنیمه شب گذشته است و او هنوز پای راز و نیاز با خداوندش
چشمش سرخ و اشک آلود ، هنوز ۳۴درصد مانده از شارژ گوشی اش
این نماز شب اوست که هرشب میخواند
.
.
ای انسان حواست هست؟؟ به کجا می روی؟!
روزی شخصی در حال نماز
خواندن در راهی بود و مجنون بدون
این که متوجه شود از بین او و سجادهاش
عبور كردمرد نمازش راقطع كردو دادزد هی
چرا بین من وخدایم فاصله انداختی؟مجنون
به خود آمد و گفت من كه عاشق لیلی
هستم تو را ندیدم تو كه عاشق خدای
لیلی هستی چگونه مرا دیدی...!
قال رسول الله(ص):
قبر هر روز پنج مرتبه انسان را صدا میزند؛
1_ من خانه فقر هستم با خودتان گنج بیاورید،
2_ من خانه ترس هستم باخودتان انیس بیاورید،
3_ من خانه مارهاوعقرب ها هستم باخودتان پادزهر بیاورید،
4_ من خانه تاریکی هاهستم باخودتان روشنایی بیاورید،
5_ من خانه ریگ ها و خاک ها هستم باخودتان فرش بیاورید.
1- گــــنج: لا اله الاالله
2- چـــراغ: نماز و نمازشب
3- پادزهر: صدقه و خیرات
4- انــیس: تلاوت قرآن
5- فــرش: عمل صالح
امام صادق علیه السلام:
کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ،
با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟
پس به اندازه ای که او را بازداشته از او پذیرفته می شود.