.
از جایی به بعد دلت میخواهد خودت باشی
تنها خودت
و حافظه ای که هیچکس را به خاطر نمیآورد
#فرشته_رضایی .

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺩﺵ ، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ
ﻗﻠﻘﻠﮏ ﺩﻫﺪ ، ﻣﻐﺰﺵ ﺩﺭﮎ می‌کند ﮐﻪ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻠﻘﻠﮑﺶ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ ؛

«بیشعوﺭﯼ» ﻫﻢ دقیقا ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﻦ است ،
خیلی‌ها نمی‌فهمند ﮐﻪ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !

(خاویرکرمنت)

سنجاق قفلی ها را دوست دارم

ازهمان کودکی دوستشان داشتم
نه اینکه حس نوستالژی باشند ها ! نه !
آنها بانی وصل اند اما خودشان بی وصل میمانند
خم میشوند ؛
ولی خم به ابرو نمیآورند
زنگ میزنند ؛
کج میشوند ولی خودشان زنگار به دلت نمیزنند ..
تیزند ؛یکرنگ ؛ ساده و بی آلایش..
کاش هیچ وقت سنجاق زندگی گم نشود،
همان سنجاقی که تو را به این زندگی وصلت میکند،
حسی که درون هر آدمی زنده است،
شاید حسی قشنگ باشد از یک دوست
یک همراهی ....
که به تو یاداوری کند امید و زندگی را ،
شاید آدم هایی باشند که تو را همراهی کرده اند تا بدین جا برسی،
شاید حسی قدیمی که هروقت زنده میشود سرشار از شور و شوق میشوی..
آدم ها همه سنجاق هایی دارند که به زندگی وصلشان میکند،
حالیشان میکند که به این زندگی چقدر وابسته اند.

ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺩﺵ ، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻗﻠﻘﻠﮏ ﺩﻫﺪ ﻣﻐﺰﺵ ﺩﺭﮎ می‌کند ﮐﻪ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻗﻠﻘﻠﮑﺶ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ
بیشعوﺭﯼ ﻫﻢ دقیقا ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﻦ است
خیلی‌ها نمی‌فهمند ﮐﻪ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ

" خاویر کرمنت "

ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با ما موافق هستند
اما
زمانی رشد میکنیم که با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند هستيم. . .

اگر شما یک غذای بد طعم را خورده باشید
میتوانید طعم یک غذای خوب را درک کنید
پس، از تلخیهای زندگی درس بگیرید تا بتوانید آنرا درک کنید.

چیزهایی که از دست داده ای را بحساب نیاور
چون گذشته هرگز برنمیگردد.
اگر رنجی نمیبردیم
هرگزمهربان بودن را نمیآموختیم . . .

به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید !
زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید . .

■ چیزے شدهـــ ْ دڪتر ْ ...؟
□- متـأسفمـــ ْ ...
■ ﻣَڹ طآقتشو دآرمـ
□- یڪـ ْ بیمآرے نآشنآختــہ س ْ
ڪآرے از دستــ مآ برنمیآد..
■ ینـے چــے ْ ؟ ؟ ؟
□- قلبتـــــ از ڪآر ٰاٌٰفتآدهْ
■ خبـــــ ْ ...؟ ؟
□- اماَ نَفســ میکشـے .

اگـهـ دیدے ڪسـے غیـر طبیعے غـذآ میخورهـ و مڪث میڪنهـ بدون
" نآراحتهـ "
اگـهـ دیدے ڪسـے اشـڪ بهـ چشمآش نمیآد بدون
" خیلـے توو دآرهـ ... "
اگـهـ دیدے ڪسـے خیلے میخنـدهـ بدون
" خیلـے زخم خوردهـ ... "
اگـهـ دیدے ڪسـے آهــنگ گوش میـدهـ بدون
" نمیزارهـ دردآشو خیلیآ بدونن ! "
اگـهـ دیدے ڪسـے تو احـوآل پُرسـے هــے میگـهـ شُڪر بَد نیستم بدون
" دآرهـ دروغ میگهـ از درون دآغونهـ "
اگـهـ دیدے ڪسـے بیش از حد بے توجهــهـ بدون
" یـهـ زمآنے ، بیش از حد اندآزهـ ، عآشق بـودهـ "
اگـهـ دیدے ڪسـے خودشو از دید بقیهـ پنهــآن میڪنـهـ بدون
" از خیلیآ ضربـهـ خوردهـ ... "

اگـه دیدی کسـی غیـر طبیعی غـذآ میخوره و مکث میکنه بدون

" نآراحته "

اگـه دیدی کسـی اشـک به چشمآش نمیآد بدون

" خیلـی توو دآره ... "

اگـه دیدی کسـی خیلی میخنـده بدون

" خیلـی زخم خورده ... "

اگـه دیدی کسـی آهنگ گوش میـده بدون

" نمیزاره دردآشو خیلیآ بدونن ! "

اگـه دیدی کسـی تو احـوآل پُرسـی هی میگـه شُکر بَد نیستم بدون

" دآره دروغ میگه از درون دآغونه "

اگـه دیدی کسـی بیش از حد بی توجهه بدون

" یـه زمآنی ، بیش از حد اندآزه ، عآشق بـوده "

اگـه دیدی کسـی خودشو از دید بقیه پنهآن میکنـه بدون

" از خیلیآ ضربـه خورده ... "

دیوونه بازی میدونی چیه؟

یعنی وقتی کنآرته

یهو دمآغشو بکشی

چشمآش پر اشک بشه بگــه : مگه خل شدی ؟

بگی آخ آره دیگه (!) خل تو (!)

وقتی باهات بحث میکنه

چشمآتو ریز کنی بگی : خآک بر سرم بآز اخم کردی؟

نگفتم بهت نمیآد؟ اصـلن گوش نمیــدیهـآآ

نشستـه بـآشین تـو یه جمعِ دوستآنه ، داره حرف میـزنه

یهو وسط حرفش بگی تـو پرانتز میخواستم بگم من ایشونو خیلی دوس دارم

خوب داشتی میگفتی عزیزم ...

دیوونه بآزی یعنی اینکه یه روز بهت بگه : مـرسی که اینقدر دیوونه ای...

بــ بعضیآ باس گفتـــ ا
گه اَز مَن خوشِت نمیآد
بــِ دَرَکــ
چُون مَــــن اصلا
جوری برخورد نمیکنم کـ
خوشتـ بیآد h r i