گاهی اوقات افراد برای تشکیل زندگی مشترک آنقدر تعلل میکنند که فرصت هایشان از بین میرود و گاهی نیز آنقدر با عجله تصمیم میگیرند که پشیمان میشوند.
همه افرادیکه از ازدواج و زندگی مشترک میترسند ، آنقدر صبر میکنند تا به اصطلاح پخته شوند و توانایی تشکیل و اداره یک زندگی مشترک را داشته باشند ، اما این کار مثل این است که قبل از اینکه دوچرخه سواری یاد بگیرید ، سعی کنید سوار دوچرخه شوید. ما وقتی سوار دوچرخه میشویم ، دوچرخه سواری یاد میگیریم.
این بدان معنی است که نمیتوانیم از مشکلات اجتناب ناپذیری که گاهی در اوایل ازدواج برایمان پیش می آید فرار کنیم و خواسته یا ناخواسته با آنها روبه رو خواهیم شد.نکته مهم و اساسی آن
است که پیش از ازدواج این مشکلات را بدانیم و روشهای حل آن را بلد باشیم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیتوانیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گاهی لحظه های سکوت,
پر هیاهو ترین دقایق زندگی هستند...
مملو از آنچه میخواهیم بگوییم,
اما نمیتوانیم بگوییم...
وقتی قلبهایمان کوچک تر از غصههایمان میشود
وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلک هایمان مخفی کنیم
و بغضهایمان پشت سر هم میشکند
وقتی امیدها ته میکشد
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحملمان هیچ ...
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی ...
آن وقت است که تو را صدا میکنیم
آن وقت است که تو را آه میکشیم
تو را گریه میکنیم
و تو را نفس میکشیم
وقتی تو جواب میدهی..
دانهدانه اشکهایمان را پاک میکنی
و یکی یکی غصهها را از دلمان برمیداری
گره تکتک بغضهایمان را باز میکنی
و دل شکستهمان را بند میزنی..
خدایا
تنها تو را صدا میکنم
وقتی که قلب هایمان كوچك تر از غصه هایمان میشود،
وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلك هایمان مخفی كنیم
و بغض هایمان پشت سر هم میشكند ...
وقتی احساس میكنیم
بدبختیها بیشتر از سهم مان است
و رنج ها بیشتر از صبرمان ...
وقتی امیدها ته میكشد
و انتظارها به سر نمیرسد ...
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحمل مان هیچ ...
آن وقت است كه مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم كه تو
فقط تویی كه كمكمان میكنی ...
آن وقت است كه تو را صدا میكنیم
و تو را میخوانیم ...
آن وقت است كه تو را آه میكشیم
تو را گریه میكنیم ...
و تو را نفس میكشیم ...
وقتی تو جواب میدهی،
دانه دانه اشکهایمان را پاك میكنی ...
و یكی یكی غصه ها را از دلمان برمیداری ...
گره تك تك بغض هایمان را باز میكنی
و دل شكسته مان را بند میزنی ...
سنگینی ها را برمیداری
و جایش سبکی میگذاری و راحتی ...
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لب هایمان، لبخند ...
خواب هایمان را تعبیر میكنی،
و دعاهایمان را مستجاب ...
آرزوهایمان را برآورده می کنی ؛
قهرها را آشتی میدهی
و سختها را آسان
تلخ ها را شیرین میكنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشوند
و سیاهی ها سفیدسفید ...
مرسی برای بودنت خدای من
خدایا!!!
وقتی قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان میشود
وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم
و بغضهایمان پشت سر هم میشکند
وقتی احساس میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهممان است
... ... و رنجها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته میکشد
و انتظارها به سر نمیرسد
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحملمان هیچ …
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی …
خداوندا
تنها تو را صدا میکنیم
و فقط تو را می خوانیم