کپشن های مربوط به نمیدانستم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیدانستم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

امروز فهمیدم که فهمیدن در این دنیا
تلخ ترین و بدترین حقیقت هستی است .‌
ای کاش ندانی !
امروز نباید دانا باشی که دانایی‌ات
تیشه‌ای بر رگ‌های نازک و کلفت گردنت می‌شود!
ای کاش نمیدانستم که میدانم!

.࿐

نمیدانستم چرا میخواهم بگریم، اما میدانستم اگر کسی با من حرف بزند یا دقیق نگاهم کند یک هفته‌ تمام خواهم گریست.

کاش اینجا بودی و من نمیدانستم شب چقدر غمگین است.

کوهِ من
گریه نمیکرد و نمیدانستم
کوه ها اشک ندارند
فرو میریزند ...


#رویا_ابراهیمی

. .

کوهِ من
گریه نمیکرد و نمیدانستم
کوه ها اشک ندارند
فرو میریزند ...


. .

امروز صبح که نمیدانستم برای کدام کارهایم بیدار شوم، تا لنگ ظهر خوابیدم

استخاره کردی "خوب" آمد
و من سر خوش از داشتنت
اما نمیدانستم که نیتت "رفتن" بود نه "ماندن"


. .

مسائل را پيچيده نكنيم. "کاسپارف" شطرنج باز معروف در بازی شطرنج به یک آماتور باخت!!
همه تعجب کردند و علت را جویا شدند؛ او گفت اصلاً در بازی با او نمیدانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت بودم؛ گاهی بخیال خود نقشه اش را خوانده و حرکت بعدی را پیش بینی میکردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری میدیدم، تمرکز میکردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم ...
آنقدر در پی حرکتهای او بودم که مهره های خودم را گم کردم؛ بعد که مات شدم فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود!!
بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. «تمام حرکتها از سر حیله نیست آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم میکنیم..... و می بازیم!!!»
گاه باشد که کودکی نادان
به غلط بر هدف زند تیری
بزرگ ترین اشتباهی که گاها دركسب وكارها وحتي زندگي روزمره می‌کنیم این است که: «نیمه می‌شنویم، یک چهارم می‌فهمیم، هیچی فکر نمی‌کنیم، و دوبرابر واکنش نشان می دهیم.»

میدانی ، روزی که ماجرای عشق تو را به مادرم گفتم ، چه اتفاقی افتاد ؟!!
اصلأ بگذار از اول برایت بگویم...
قبل از اینکه حرفی بزنم موهایم را باز کردم و روی شانه أم ریختم مادرم گفته بود موهایت را که باز میکنی انگار چندسال بزرگتر میشوی...میخواستم وقتی از عشق تو میگویم بزرگ باشم ...
بعد از آن دو استکان چای ریختم، بین خودمان بماند اما دستم را سوزاندم و نتوانستم بگویم آخ ، بلکه دلم آرام بگیرد ، مجبور بودم چون مادر اگر میفهمید بزرگ شدنم را باور نمیکرد ... دست سوخته أم را زیر سینی پنهان کردم چای را مقابلش گذاشتم و کنارش نشستم ، عشقت توی دلم مثل قند آب میشد و نمیدانستم از کجا باید شروع کنم.....باتردید گفتم :"مادرجان،اگر آدم عاشق باشد زندگی چقدر دلنشین تر بر آدم میگذرد ، نه؟"
عینک مطالعه را از چشمش برداشت و نگاهش را به موهایم دوخت ، انگار که حساب کار دستش آمده باشد ، نگاهش را از من گرفت و بین گل های قالی ، گم کرد.
+"عشق" چیز عجیبی ست دخترکم ، انگار که جهانی را توی مردمک چشمت داشته باشی و دیگر هیچ نبینی ، هیچ نخواهی و با تمام ندیدن ها و نخواستن ها بازهم شاد باشی و دلخوش....
عشق اما خطرات خاص خودش را دارد ، عاشق که باشی باید از خیلی چیزها بگذری ، گاهی از خوشی هایت ، گاهی از خودت ، گاهی از جوانی أت ...
دستی به موهای کوتاهش کشید و ادامه داد :
عاشقی برای بعضی ها فقط از دست دادن است ...
برای بعضی ها هم بدست آوردن...اما من فکر میکنم زنها بیشتر از دست میدهند...
گاهی موهایشان را ، که مبادا تار مویی در غذا معشوقه ی شان را بیازارد ...
گاهی ناخن های دستشان را ، که مبادا تمیز نباشد و معشوقه شان را ناراحت کند..
گاهی عطرشان را توی آشپزخانه با بوی غذا عوض میکنند
دستشان را میسوزانند و آخ نمیگویند "...
مکث کرد و سوختگی روی دستش را با انگشت پوشاند :
"گاهی نمیخرند ، نمیپوشند، نادیده میگیرند که معشوقه شان ناراحت نشود ، تازه ماجرا ادامه دار تر میشود وقتی زنها حس مادری را تجربه میکنند ، عشقی صد برابر بزرگتر با فداکاری هایی که در زبان نمیگنجد..
دخترکم عاشقی بلای جان آدم نیست اما اگر زودتر از وقتش به سرت بیاید از پا در می آیی"..
لبخندی زدم ، از جایم بلند شدم و به اتاقم رفتم ، جای سوختگی روی دستم واضح تر شده بود ، رو به روی آینه ایستادم و به خودم نگاه کردم...عاشقی چقدر به من نمی آمد ، موهایم را بافتم ، دلم میخواست دختر کوچک خانواده بمانم ، برای بزرگ شدن زود بود ...خیلی زود...!!

#نازنین_عابدین_پور

ساده هستم

ساده می بینم

ساده می پندارم زندگی را

نمیدانستم جرم می دانند سادگی را

سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم

ساده می مانم…

ساده میمیرم…

اما…

ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

امروز, فهمیدم, فهمیدن, دنیا, ترین, بدترین, حقیقت, هستی, ندانی, نباید, دانا, باشی, داناییات, تیشهای, رگهای, نازک, کلفت, گردنت, میشود, نمیدانستم, میدانم, میخواهم, بگریم, بزند, دقیق, نگاهم, هفته, تمام, گریست, اینجا, بودی, چقدر, غمگین, کوهِ, گریه, نمیکرد, ندارند, میریزند, برای, کدام, کارهایم, بیدار, خوابیدم, استخاره, کردی, داشتنت, نیتت, رفتن, ماندن, مسائل, پيچيده, نكنيم, کاسپارف, شطرنج, معروف, بازی, آماتور, باخت, تعجب, کردند, جویا, شدند؛, اصلاً, حرکت, دنبال, نقشه, بودم؛, گاهی, بخیال, خوانده, بعدی, بینی, میکردم, کمال, ساده, دیگری, میدیدم, تمرکز, شاید, جدیدش, آنقدر, حرکتهای, مهره, خودم, کردم؛, مهارتی, باختم, بزرگی, گرفتم, حیله, نیست, فریب, دیده, کشیده, صادقانه, باور, نداریم, مسیر, میکنیم, بازیم, باشد, کودکی, نادان, تیری, اشتباهی, گاها, دركسب, وكارها, وحتي, زندگي, روزمره, نیمه, میشنویم, چهارم, میفهمیم, هیچی, نمیکنیم, دوبرابر, واکنش, نشان, دهیم, میدانی, روزی, ماجرای, مادرم, گفتم, اتفاقی, افتاد, اصلأ, بگذار, برایت, بگویم, اینکه, حرفی, بزنم, موهایم, شانه, ریختم, گفته, موهایت, انگار, چندسال, بزرگتر, میشوی, میخواستم, وقتی, میگویم, باشم, استکان, خودمان, بماند, دستم, سوزاندم, نتوانستم, بلکه, آرام, بگیرد, مجبور, میفهمید, شدنم, سوخته, سینی, پنهان, مقابلش, گذاشتم, کنارش, نشستم, عشقت, میشد, شروع, باتردید, مادرجان, عاشق, زندگی, دلنشین, میگذرد, عینک, مطالعه, چشمش, برداشت, نگاهش, دوخت, حساب, دستش, آمده, قالی, عجیبی, دخترکم, جهانی, مردمک, چشمت, داشته, نبینی, نخواهی, ندیدن, نخواستن, بازهم, دلخوش, خطرات, خودش, دارد, خیلی, چیزها, بگذری, خوشی, خودت, جوانی, دستی, کوتاهش, ادامه, عاشقی, بعضی, دادن, بدست, آوردن, میکنم, زنها, بیشتر, میدهند, موهایشان, مبادا, مویی, معشوقه, بیازارد, ناخن, دستشان, تمیز, نباشد, ناراحت, عطرشان, آشپزخانه, میکنند, میسوزانند, نمیگویند, سوختگی, انگشت, پوشاند, نمیخرند, نمیپوشند, نادیده, میگیرند, نشود, تازه, مادری, تجربه, عشقی, فداکاری, هایی, زبان, نمیگنجد, بلای, زودتر, وقتش, بیاید, لبخندی, جایم, بلند, اتاقم, واضح, آینه, ایستادم, بافتم, کوچک, خانواده, بمانم, هستم, بینم, پندارم, دانند, سادگی, مجرم, شهرم, میمیرم, پاکی,