من فکر میکنم
الکساندر هم عاشق بود
که تلفن را آفرید
وگرنه
به عقل هیچ آدم عاقلی نمیرسید
که میتوان
حضور گرم کسی را
از سیمهای سرد عبور داد
#ناشناس
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیرسید
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به سه چیز هرگز نمیرسید
1-بستن دهان مردم
2-جبران همه ےشکستها
3-رسیدن به همه آرزوها
سه چیزحتما به تومیرسد:
1-مرگ
2-نتیجه عملت
3-رزق وروزی
میخواهےبه همه چیزبرسی
خدا را در زندگیت بیاور
مورد داشتیم طرف بعد یه گناه کبیره گفته لعنت بر شیطون...
بعد شیطون ظاهر شده گفته لعنت بخودت اشغال.اینکاری ک تو کردی عمرا به ذهن من نمیرسید:)))))
به سلامتی روزایی که می نشستم روی صندلیم پاهایم به زمین نمیرسید...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که
نابودت میکنم ! به زمین و زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی!
زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و........ خلاصه فریاد میزدم
یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمیرسید هی میپرید بالا و
میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید....
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی به این بچه ی
مزاحم نگفتم !
اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون
و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد
بگیرین مزاحم دیگران نشین و....
طفلی دخترک ترسید... کمی عقب رفت ! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت
شدم ! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم!
ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم ، اومد جلو و با ترس گفت :
آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونور خیابونه گل میفروشه!
این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل
بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره...
من دیگه واقعا نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته چی میگه؟!
حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم!
کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود ، توان بیان رو ازم گرفته بود!
و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد!
یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر
استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا اومدم چیزی بگم ، فرشته ی کوچولو ، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد!
حتی بهم آدامس هم نفروخت!
زمان ما خودکار بغل دستی که میوفتاد زمین دستمون هم که نمیرسید برش داریم، لااقل فیگور کمک کردن میگرفتیم خم میشدیم.. دیروز تو دانشگاه موبایلم رو به زور از زیر پای دختره درآوردم تازه کلی هم مجبور شدم عذر خواهی کنم :| کصافط میگفت کفشمو موبایلی کردی...!
اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی میخواستم بخوابم هی توهم میزدم ی جن الان پامو میگیره از زیر پتو میکشتم بیرون و ....
منم پتو رو میکردم زیر پام میخوابیدم!
ناگفته نماند که وقتی پتورو میکردم زیر پام میخندیدم به ریش جنه زبون درازی میکردم و جالبتر اینکه راااااااااحتم میخوابیدم!!! خخخخخ
بچه بودم خو عقلم نمیرسید الان دیگه راحت میرم تو کیسه خواب (^_^)
مورد داشتیم طرف بعد یه گناه کبیره گفته لعنت بر شیطون...
بعد شیطون ظاهر شده گفته لعنت بخودت اشغال.اینکاری ک تو کردی عمرا به ذهن من نمیرسید:)))))
امروز تو ۳۰ دقیقه ای که یارو نشسته بود بغل دستم تو تاکسی
کف دستش میخارید میگفت پول داره میاد...
گوشش میخارید میگفت دارن پشتم حرف میزنن...
کفه پاش میخارید میگفت پول داره میره...
اصلا ۱%به ذهنش نمیرسید که حموم بره شاید درست شه
به سلامتی اون روزهایی که،
وقتی روی صندلی مینشستیم پاهامون به زمین نمیرسید :oops: