هیچوقت دنبال آدمی که داره میره ندو اون اگه به اندازه ایی که واست مهمه براش مهم بودی هیچوقت نمیزاشت لنگش بمونی و حتی اگه با اصرارت هم پیشت بمونه بازم فرقی با رفتن نداره
میفهمی چی میگم دیگه؟
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیزاشت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حالمون مزخرف بَد بود،
ولی نمیزاشتیم اَشکمون در بیاد.
.࿐
یادمه یه وقتایی انقد خوابم میومد اما گوشیو نمیزاشتم زمین تو دستم نگهش میداشتم که وقتی پی ام میده دیر جوابشو ندم:))))
اگه میدونستی چقد دوست دارم هیچ وخت نمیزاشتی چشام از شدته علاقم خیس شه
اگه می دونستی چقدر تنهام
همیشه بـرام #اشڪ مــی #ریخــتــی
اگــه مــی دونــســتی
#هــمیشه #اشــڪ.میــریزم
#هــیچ وقــت #تنهام نمیزاشتی
اگ میدونستی چقدر تنهام همیشه برام اشک میریختی ،
اگ میدونستی چقدر برات اشک ریختم
هیچوقت تنهام نمیزاشتی !
❣
من اگه خدا بودم و میدونستم
ته همه رفاقت و عشقها جدایه
نمیزاشتم کسی عاشق بشه . . . !
امشب با بابام سر چیز الکی که حق من بود دعوام شد
بعد هم میخواست عذرخواهی کنه هم غرورش نمیزاشت
واسه همین رفت کولرو روشن کرد!!!!!
یــــــادتونه ؟
تو نمیکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان باید نفر وسطی میرفت زیر میز :|
یــــــادتونه ؟
نوک مداد قرمزای سوسمار که زبون میزدی خوش رنگتر میشد !
یــــــادتونه ؟
موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم !
یــــــادتونه ؟
یه مدت از این مداد تراشای رومیزی مد شده بود ، هرکی از اونا داشت خیلی باکلاس بود !
یــــــادتونه ؟
پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش میخواستیم خودکار رو پاک کنیم همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره میکردیم یا سیاه و کثیف میشد !
یــــــادتونه ؟
گوشه ی پایین ورق های دفتر مشقمون نقاشی میکشیدیم بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن !
یــــــادتونه ؟
زنگ تفریح که تمام میشد مامورای آب خوری دیگه نمیزاشتن آب بخوریم !
یــــــادتونه ؟
تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم !
یــــــادتونه ؟
سر کلاس وقتی گچ تمام میشد خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه برین از دفتر گچ بیاریم ، همیشه گچهای رنگی زیر دست معلم میشکست !
یــــــادتونه ؟
قدیما که تلویزیون کنترل نداشت یکی مجبور بود پای تلویزیون بخوابه کانالا رو با پاش عوض کنه !
یــــــادتونه ؟
مچ دستمون رو گاز میگرفتیم با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت میکشیدیم !
یــــــادتونه ؟
وقتی حوصله درس نداشتیم الکی اجازه میگرفتیم میرفتیم دم سطل آشغال که مدادمون رو بتراشیم !
یــــــادتونه ؟
دوست داشتیم مبصر صف بشیم که پای بچه هارو سر صف جفت کنیم !
یــــــادتونه ؟
روزای سرد و بارانی ناظم میگفت مستقیم برین کلاس !
یــــــادتونه ؟
وایمیسادیم تو صف بعد ناظممون میگفت یه جوری بگین مرگ بر آمریکا تا صداتون برسه آمریکا ؛ ما هم ابله فکر میکردیم آمریکا همین کوچه بغلیه از ته جیییییییییییگرمون داد میزدیم !
یــــــادتونه ؟
وقتی مشقمون رو ننوشته بودیم معلم که میگفت کو مشقت الکی تو کیفمون رو میگشتیم میگفتیم یادمون رفته !
یــــــادتونه ؟
آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیدیم درستون کجاست اونا یکی عقب تر باشن !
یــــــادتــونـــــــــــــــــــــه چـقـــدر شــــــیــــــریــن بـــــــود !!
الان شبکه mbc بالیود یه فیلم هندی نشون داد دیدم یارو طناب انداخت هلیکوپترگرفت رو هوا بعد هلیکوپتر میخاست بره یارو نمیزاشت :|