لــحــظــه هـا
تنها مهاجرانی هستند
که هرگز برنمیگردند
هـــرگـــز !
قدر لحظه ها را بدانیم .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نمیگردند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خیلی ها قربانیِ این جمله می شوند؛
"خودت خواستی...میخواستی برنگردی"
و آنوقت است که دیگر هیچ وقت به خانه ی اولشان برنمیگردند!
#علی_قاضی_نظام
موبایل شمارو به آدمهایی که
ازتون دور هستند نزدیک میکنه
اما،شما رو از آدمهایی که نزدیکتونند دورمیکنه
لحظات باهم بودن رابیشتر قدر بدانیم
روزهای رفته هرگز بازنمیگردند.
دلتنگ شده ام برای حس های گذشته ام
برای حال خوب و بد گذشته ام
برای بی قراری ها و نگرانی هایم
برای دعواهایم
برای عاشق بودنم
برای لحظه شماری هایم
و برای رابطه ای که فقط برای غرور بی جای من از دست رفت...
نمی دانم
نمیدانم چرا گاهی یا بهتر بگویم همیشه
تصمیمات ناگهانی و بدون فکر میگیرم
که بعد از آن پشیمان میشوم برای
چیزهایی که با آن تصمیم از دست میدهم
برای عشقی که از دست داده ام
احساسی که از دست داده ام
قلبی که برای من بود و از دست داده ام
سخت پشیمانم
دلتنگم برای قلب مهربانی که خانه ام شده بود
خانه ی بی قراری ها و دلتنگی ها و حال بدم
برای مهربانی هایش
بچه بازی هایش
قلب پاک و صافش
دلتنگم
میدانم که دیگر آن احساس ها هیچ وقت بر نمیگردند
و نمیدانم چگونه باید با این قلب بی قرار و آشفته ام بسازم
قلبم پرشده از حسرت و غم
وقتی با شاد ترین آهنگ هاهم بغض راه گلویم را میگیرد
فکر میکردم میتوانم فراموشش کنم
فکر میکردم یک نفر دیگر میتواند جایش را برایم پر کند اما
میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولین نیست میگذره یه عمری اما از خیالت رفتنی نیست...
گفتم خوش به حال پدربزرگ..
-چرا؟
-شمال بارانیست☔️...
پدرم شعر گفت،شاعران نقد کردند. نوشت :
کیمیا گفت :
خوش به حال پدربزرگ
شمال بارانیست...
شمال بارانی بود،کاش دل هایمان❤️ نیز بارانی بود... کاش غبار غم را از روحمان میتکاندیم... آرایش دلتنگی پاک نمیشود... لباس های سیاه⚫️ با شستن، سفید⚪️ نمیشوند... برنمیگردند،آری...
شمس گفته بود :
"برنمیگردند شعر ها"
گوش ندادیم!
شسته نمیشوند غم ها... روح ها پاکیزه نمیشوند... همانگونه که مردگان باز نمیگردند به زندگی... همانگونه که دل هایمان معطر از عطر خدا نیست... عطر نفرت است، عطر دلتنگی، غم، بدی،ظلم...
کاش کاری برمی آمد از دستان ضعیفمان...
دیدی ای دل، که غم عشق دگربار چه کرد؟
فلسفه بافی مادر، پسرک را خسته میکند... همانطور که فلسفه بافی شیخ گنه کار
زندگی کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است..
تا میتازی با تو میتازند.
زمین که خوردی ، آنهایی که جلوتر بودند..هرگز برای تو به عقب باز نمیگردند.
و آنهایی که عقب بودند ، به داغ روزهایی که میتاختی تورا لگد مال خواهند کرد!
♥ مــن یـکــــ دخـتــر چــادریـــم ...
شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار...
قرآن و نهج البلاغه اگر میخوانم ، رمان و حافظ هم میخوانم.
عاشق پهلوانی های حضرت حیدر اگر هستم ، یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم.
پای سجاده ام گریه اگر میکنم ، خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است !
من یک عالمه دوست و رفیق دارم.
تابستان ها اگر اردوی جهادی میرویم ، اردوهای تفریحی ام نیز هرهفته پا برجاست ...
ما اگر سخنرانی میرویم ، پارک رفتنمان هم سرجایش است ...
مسجد اگر پاتوق ماست ، باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست ...
برای نماز صبح قرار مسجد اگر میگذاریم ، هنوز خورشید نزده از مسجد تا خانه پیاده قدم میزنیم.
دعای عهدمان را اگر میخوانیم ، همانجا سفره باز میکنیم و با خنده و شادی صبحانه مان میشود غذا با طعم دعا !
ما اگر چادر سر میکنیم ، نقاش هم هستیم ، خطمان هم خوب است
حرفهای دخترانه مان سرجایش ، شوخی های دوستانه مان را هم میکنیم ،
نمایشگاه و تئاتر هم میرویم ، سینما هم اگر فیلم خوب داشت ...
کوه هم میرویم ، عکس های یادگاری ، فیلم های پر از خنده و شادی...
کی گفته ما چادری ها ...
من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم !
دنیای من و این رفیقان با خدایم ،
همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمیگردند ،
همین هایی که وقتی دلت را میشکنند تا حلالیت ازت نگیرند ول کن نیستند ،
همین هایی که حیاشان را نفروختند ...