چه سالها، چه روزها، دقایق و ساعات، چه شبها نِشَسته، خَمیِده، دَست بَر زانو، گفتیم دیگر نمیتوان ادامه داد و ادامه میدهیم همچنان! به قول بوکوفسکی"ما برای ادامه دادن هیچ کسی را نداریم،جز خودمان و همین کافی است...!"
|مهرداد|
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نِشَست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
•..•
- و اَز قشنگیای دُنیا میتونم به نِشَستن پروانه
رو دست اشاره کنم ؛
بَسی زیباستُ دلنِشین . .^^.
. .
توی ازدواج یا رابطه، میون همهی ملاکها، "به دل نِشَستن" یه اصل خیلی مهمه که اگه نادیده گرفته بشه طرفین زود از هم خسته میشن...
☜ به بَضیآم بآیَد گُفت :
عَزیزَم چِرآ بیکآر نِشَستی؟
بیآ بآ اِحسآسآته مَن بآزی کُن ♚
گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه
با پروردگار سخن میگفت:
ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟
نِشَست
تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..
" مولانا "
گویند دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد خوشحال شد و گوشههای دامن را گره زد و رفت!
در راه
با پروردگار سخن میگفت:
ای گشاینده گرههای ناگشوده! عنایتی فرما و گرهای از گرههای زندگی ما بگشای.
در همین حال ناگهان گرهای از گرههایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کین گِره بگشای و گندم را بریز..؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود..؟
نِشَست
تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانهها روی ظرفی از طلا ریختهاند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتــاح راه..
" مولانا "
به بَضیآم بآیَد گُف:
عَزیزَم چِرآ بیکآر نِشَستی؟
بیآ بآ اِحسآسآته مَن بآزی کُن…
به بَضیآم بآیَد گُف: عَزیزَم چِرآ بیکآر نِشَستی؟ بیآ بآ اِحسآسآته مَن بآزی کُن…
به بَضیآم بآیَد گُف:
عَزیزَم چِرآ بیکآر نِشَستی؟
بیآ بآ اِحسآسآته مَن بآزی کُن…
نِگَرآنـ نَبآشـ ـ
حآلـِ |دِلَمـ| خوبـ اَستـ ــ ـ
آرآمـ ؛ گوشِه ایـ نِشَستِه| ! |
|وَ | رُویآهـــآیَشـ | رآ به خآکـ میـ سِپآرَد |