نخست
دیر زمانی در او نِگریستم
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم
در پیرامونِ من
همه چیزی
به هیأتِ او در آمده بود.
آنگاه دانستم که مرا دیگر
از او گریز نیست...
"شاملو"
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نِگریستم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)