آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نیشش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
رابطه جدی چجوریه؟ هر کدومتون نیشش باز بشه کات میکنید؟
آدم باید کتابهایی بخواند که گازش میگیرند و نیشش میزنند.
اگر کتابی که میخوانیم مثل یک مُشت نخورد به جمجمهمان
و بیدارمان نکند،
پس چرا میخوانمیش؟
که به قول تو حالمان خوش بشود؟
بدون کتاب هم که میشود خوشحال بود.
تازه لازم باشد، خودمان میتوانیم از این کتابهایی بنویسیم که حالمان را خوش میکند.
ما اما نیاز به کتابخانه، نیاز به کتابهایی داریم که مثل یک ناخوشحالیِ سخت دردناک متاثرمان کند؛
مثل مرگ کسی که از خودمان بیشتر دوستش داشتیم،
دور از همهی آدمها،
مثل یک خودکشی.
کتاب باید مثل تبری باشد برای دریای یخزدهی درونمان!
نامه به پدر
فرانتس کافکا
«خائن »
دور و برت که خوب خلوت شد!
وقتی ظرف تنهایی ات پر شد!
حالا کاملا بی دفاعی!
مثل سربازی که میان لشکر دشمن، بی سپر و شمشیر به دام بیافتد!
وای به حالت اگر میان این سپاه دشمن، یک خائن پیدا شود!
...و این خائنین غالباً چشم ها هستند!
آنها به تو دروغ می گویند! دور و برت خالیست اما چشم ها این خلا را با سراب عشق پر می کنند!
آنها میگویند او مثل همه نیست! تا او هست، تو تنها نیستی!
و تو به پشتوانه ی عشقی که نیست، به دل تنهایی می زنی!
از میان می شکافی اش و پیش می روی و زیر لب زمزمه می کنی: «... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها...»
حتی قله اش را هم تسخیر می کنی!
فریاد برمی آوری:« ممنونم ای عشق!»
اما دستی به سرمای گور بر شانه ات می نشیند و آرام می گوید: « عشقی در کار نیست! اینجا تنهایی، همراهت است»
و تو مات و مبهوت خیره می شوی به نقطه ی شروع!
... و عشقی که پوزخند به لب، دستی تکان می دهد و می رود...
و چشمان خائنی که این بار هم خیانت می کنند و پشت سر عشق آب می ریزند...
که ای عشق! سلامت برو و بر نگرد!
و خائن را سزا مرگ است!
بسازم خنجری نیشش زپولاد، زنم بر دیده تا....
اما چه فایده!!!
تو بازهم تنهایی!.... تنهاتر از تنهایی پیش!
نمیدانم....
تنهایی، سزایِ عشق است یا عشق، تاوانِ تنهایی
#محمد_برزگر
نمی دونم تا حالا نیش زنبور رو چشیدی یا نه؟
وای که چقد درد و سوز داره دور از جونتون. یادمه یه روز که عطر گل محمدی زده بودم
متوجه شدم یه زنبور دور و ورم می پلکه ! این دیگه از کجا پیداش شد،
چند بار خواستم دورش کنم اما نمی شد از سماجتش کفرم داشت در میومد ،
بعد از کلی تلاش یه دفعه نکته ای به ذهنم خطور کرد که تقصیر خودم بوده! چرا؟
چون من عطری زده بودم که اونو تحریک کرده بود
و هوسش رو بدون اینکه بفهمم به هیجان آورده بود
آخه معلوم بود که زنبور عاشق گل وعطر و من با زدن عطر توجهش رو جلب کرده بودم
خلاصه زنبور بود و عشق بازی با من !
منم که حوصله اداهاشو نداشتم و از این جلف بازیهاش به تنگ اومده بودم سعی
می کردم از خودم دورش کنم... تو همین گیر و دار
آخ سوختم..........!!! آره!
نیش عاشقانه زنبور بود که به بالای ابروی چشمم خورد و بعد یه قلمبه بزرگ
بالای ابروم ....مُردم از درد .....این هم سزای تحریک کردن زنبور...
به قول خدا جون : آنچه از بدی به تو می رسه از خودته
- حالا حرفم اینه...حرفم با تو ، دوستم، آبجی ام، خواهرم...
اگه ادکلنی زدی یا خودت رو مثل گلی آرایش کردی و موهاتو انداختی بیرون
و بیرون رفتی یقین بدون که پسرها و مردهایی رو به هوس میندازی
پسرهایی که چه بسا ممکنه از اخلاق و منش و...اونا متنفر باشی
اما اونا تو رو ول نمی کنن و اگه خیلی بخوای ازشون به خاطر عفت و پاکدامنی
کناره بگیری نیششونو می زنن وصورت زیبای عفتت رو با ورم اتهام زشت می کنن
اما واقعا تو این سوز بدبختی، خودت هم مقصر نیستی؟
حرف خدا جون یادت نره : آنچه از بدی به تو می رسه از خودته
ﺑﻪ 4 ﭼﯿﺰ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﮑﻦ . .. ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯿﺪﻩ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﻬﺖ ﺗﻘﻠﺐ ﺑﺮﺳﻮﻧﻪ ﺩﻭﻡ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩﻭ ﻣﻌﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺗﺮﻡ ﻧﯿﺸﺶ ﺗﺎ ﺑﻨﺎﮔﻮﺵ ﺑﺎﺯﻩ ﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﺧﺮ ﺗﺮﻡ ﺭﻭ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﮐﻨﯿﻢ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺭﻓﯿﻘﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻭﺍﺱ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺨﻮﻧﺪﻡ
دیگه پشه ها نیششون معمولی نیست
انگار از یه چیزی ناراحتن :|
بعضیا زبون ندارن که...
..نیش دارن...!!
حرف نمی زنن که...
...نیش میزنن....!!
درمقایسه با مارو عقربم بدترن....
چون اونا رو میشه نیششونو کشید یازهرشونو گرفت....اما اینا رو نه.....
تازه پادزهرم ندارن..!!!
تا حالا دقت کردین هر استادی که اول ترم
نیشش تا بنا گوش بازه، آخر ترم اشک شما رو در میاره؟