از جمله مشخصههای آدمهای بلاتکلیف همینه. آدم بلاتکلیف وضعیتش با خودش و زندگیش مشخص نیست. چون آیندهاش یک چیز مبهمیه براش و در عینحال که میدونه چی میخواد، نمیدونه چطور باید بدستش بیاره. چون زندگیش دستمایهی تغییرات زیادیه که کثیرش دست خودش نیست و باید توسط فرد دیگهای عملی بشه یا منتظر بمونه جوابی که دنبالشه رو از کسی بگیره. متاسفانه آدم بلاتکلیف فرد مقابلشم بلاتکلیف میکنه و سعی میکنه با وعدههایی فرد رو پیش خودش نگه داره که ممکنه توی خیلیهاشم ناکام بمونه چون دست خودش نیست.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هاشم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نوشته پسر باید قد بلند و بامزه و معطر باشه!
دوست پسر میخوای یا برنج هاشمی؟
ترکش نکن،
تنهاشم نزار اگبری وتنهاش بزاری چه با خدافظی،
چه بی خدافظی،
میمیره،
بخدا میمیره...
نه اینکه نفسش قطع بشه،نه...
احساسش میمیره،
مرگ احساس یه آدم بدترین مرگدنیاست...
باوری وجود داره اما من نمیخوام باورش کنم. میخوام زندگی کنم حتی به غلط. تاوانشم میدم. دردشم میکشم. گریههاشم میکنم. خواستن بهای سنگینی داره.
ربات آنچین رو اگر نزدید یه هفته مونده ازش
قیمت هر کدوم از توکن هاشم همین الان 0.062.هست
توی یک هفته حدود ۵۰ هزارتا میشه جمع کرد ازش
که با همین قیمت حدود ۱۸۰ ۹۰ میلیون تومن میشه
لینک ورود به ربات آنچین.️
و برای درمان دردهای جهان
چرا صدای تو را در عطاریها نمیفروشند؟
محمدصالح هاشمیان
اگر بیشعوری درد داشت، باز هم عدهای مسکن میخوردند و به کارشان ادامه میدادند.
#سیامک_هاشمی
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی
آغوشت
ترکیبی عجیبی از
نداشتههایِ من است ...
گویی تمام دنیا
میانِ
دستان تو خلاصه میشود ...
#زینب_هاشم_زاده
اگه رفیق منی پشت سرم حرف نزن.
اگه میزنی پیش نزدیکام نگو
اگه رفیق منی با من جایی میای مواظب کارات باش
اگه نبودی حداقل آبرومو نبر
اگه رفیق منی به کسی که من باهاشم نزدیک نشو. اگه اون اومد سمتت تو پسش بزن!
اگه رفیقم نیستی با من جایی نیا
بهم زنگ نزن
اسممو جایی نیار
امثال تو واسه من اُفت محسوب میشن نه رفیق:)