انسان هميشه برای چيزهايی كه آرزو میكند قدرت كافی دارد؛
فقط سستي اراده است كه نمی گذارد او در راه رسيدن به آرزوی خود گام بردارد.
#ژان_ژاك_روسو
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هايی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
برای يك روز هم كه شده
دنبال چيزهايی كه نداری نرو
و از چيزهايی كه داری لذت ببر ..!
دانشکده فنی و مهندسی:
پیش بینی سال 1439 شمسی یعنی 35 سال بعد.
عید نوروز سال 1439 هست، من اکنون ۵۵ ساله هستم آنقدر پیر شدم که دیگه توان حرف زدن و ایستادن ندارم ۸۰ ساله به نظر مي رسم! بيماري وخيم كليه دارم، چون آب اندكي مي نوشم و می دانم كه زمان زيادی از عمرم باقي نمانده. امروزه من يكي از پيرترين افراد جامعه هستم. به ياد دارم وقتي كودكي بودم همه چيز خيلي متفاوت بود. بچه های ۳۰ ساله من الآن، ۵۵ ساله بنظر می رسند. من از آب تنی در رودخانه ها و دوش گرفتن و ماندن چند ساعتی زیر دوش حمام لذت مي بردم! اما امروزه با یک لیتر آب باید دوش بگیرم و بدون استفاده از آب سرم ر ا تميز نگه دارم. در آن زمان ما، ماشين هایمان را با آب لوله كشي مي شستیم! امروزه بچه ها باور نمی كنند كه ما آب را اين چنين اسراف مي کردیم. من هشدارهايی را كه در آن می گفتند آب را هدر ندهيد، به خاطر مي آورم. اما هيچ كس توجه نمی كرد و فكر مي كردیم كه آب هرگز تمام نمی شود. امروزه تمام رودخانه ها، سد ها، درياچه ها و ساير منابع آب تمام يا خشكيده اند يا آلوده شده اند. صحراهای بزرگ جايگزين مناظر طبيعي اطراف ما شده اند. ۱۸ استان از ۳۱ استانی که در سالهای 1394 داشتیم الان دیگر لم یزرع و غیرقابل سکونت بوده و در تمام مناطق که وضعیت بیابانی و کویری دارند. عفونت هاي گوارشی، بيماری های پوستی و ناراحتی های سيستم كليوی عامل اصلی مرگ و مير شده است. صنعت به خاطر عدم تامین آب مورد نیاز نیمه تعطیل شده و بيكاری چشمگير است؛ كارخانجات تصفيه آب كه آب قابل شرب از فاضلاب و آب های آلوده توليد می كنند، مراكزاصلی اشتغال شده اند. هرج و مرج و حمله برای تهیه ی آب در خيابان ها رواج يافته و امری عادی شده بیشتر تنش های بین المللی بر سر منابع آب هست. سرانه آب ما زیر ۳۰۰ متر مکعب در سال رسیده که در سال 1394 درحدود ۱۷۰۰ متر مکعب بود. هشتاد درصد غذای انسان ها در روز از مواد مصنوعی تهيه می شود و میوه ها گلخانه ای هستند. در گذشته مقدار آب توصيه شده براي شرب هر فرد، 8 ليوان آب بود اما امروزه من فقط یک ليوان آب می نوشم. لباس ها اکثرا جهت صرفه جوی در مصرف آب يكبار مصرف هستند كه آن هم باعث افزايش مقدار زباله ها شده است. ما مجبوريم از سپتيك تانك ها برای فاضلاب استفاده كنيم چون سيستم های تصفيه فاضلاب شهری به دليل كمبود آب كار نمی كنند. مقاومت بدنی انسان ها نيز تحليل رفته است و چين و چروك ناشی از كم آبي در پوست انسان ها زياد شده است، بسياری از بچه ها با عقب ماندگی و جهش های ژنتیکی ناشی از آلودگی آب و مواد غذایی متولد می شوند. WHO این موضوع را به ایران در سال ۲۰۰۷ بعد از مطاله دشت خوزستان و در سال ۲۰۱۰ بعد از خشکی هامون هشدار داده و در سال ۲۰۱۵ نیز در مسئله خشکی دریاچه ارومیه اخطار مجدد داده شده که مردم و دولت مردان اعتنایی به هشدارهای جهانی ندارند، به طوریکه یک مسئله ساده سیاسی انتخاباتی! را میلیون ها بار مهمتر از این دانستند. شبکه های ارتباطی مشغول سیاسی کاری و سیاست بازی بودند که نتیجه ی آن امروزه موجب تنش آبی با کشور های همسایه زیاد هست. تمام اکوسیستم های آبی از بین رفته است. نفس کشیدن مشکل شده و هوای آلوده و توده هوای گرد و خاکی بیداد می کند. بیماریهای تنفسی زیاد شده، مراتع و جنگل ها نابود شده یا در حال نابودی هستند. من احساس گناه می كنم، چون به نسلي تعلق دارم كه ويرانی محيط زيست را سبب شده و يا حداقل به توصيه های صرفه جويی آب توجهی نكرديم و امروزه فرزندان ما بهای بسيار سنگينی ر ا براي آن پرداخت می كنند. صادقانه بگويم مردم اشتياق و امیدی برای زندگی ندارند و مهمتر از همه، تخريب محيط زيست به نقطه ی غير قابل برگشتی رسيده است . آه كه چقدر دلم می خواهد كه برگردم و مردم آن زمان را مجبور كنم كه اين موضوع را بفهمند كه هنوز فرصتی برای حفظ سرزمین و كره زیستمان زمين داشتيم. با اين دل نوشته، من می خواهم وجدان شما و تمام مسئولین را در خصوص منابع طبيعي بيدار كنم . اين يك شوخی نيست، امروزه اين واقعيت زندگی ماست بنابراين كاری برای فرزاندانتان انجام دهيد و زندگی را به ميراث بگذاريد و حق زندگی را از آیندگان دریغ نکنیم.
ﻳﺎﺩ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﺨﻴﺮ،
ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﺮﺩﻳﻢ
ﺗﻨﻬﺎﻳﯽ ﻳﻌﻨﯽ:
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ
****&&****
به نظرم اونايی كه ميدونن از چی حالشون بده،
جزو اون هايی كه حالشون بده به حساب نميان!
چون اينجوری نصف قضيه حله!!!
حالِ بدِ اصلی وقتيه كه ندونی از چی حالت بده...
عصر عصر تنهایی ست
نگاه كه كنی ميبينی همه ترجيح ميدهند صندلی جلوی تاكسی بنشينند. . .
همه تلاش ميكنند آهنگهاشان را تنهايی گوش بدهند. . . هيچكس دوستی را برای هميشه اش نگاه نميدارد،چون اينجور چيزها تاريخ مصرفشان گذشته. . .
وسيله های آشپزخانه ها نيازی به مادر ندارند و دوربينهای عكاسی نيازمند كسی نيست كه بتواند بگويد:سه،دو،يك...
خودت نگاه كن ميبينی،سلفیها و مونوپادها چقدر خوب تنهايی را حفاظت ميكنند تا مجبور نشوی از رهگذری در پارك خواهش كنی پرتره ی زيبايی از دوستيهایتان رسم كند و مجبور نشوی لبخندی از اجبار تحويلش بدهی...
چون نه دوستی هست نه رهگذری٬ همه ی رهگذرها درحال چك كردن پيام هستند. . .
هركدام از سرنشينان تاكسی آهنگی را به تنهايی گوش ميدهند. . .
اگر خدايی ناكرده روزی از اجبار سوالی از كسی پرسيدی حتما بابت خدشه دار شدن حريم وسيع تنهايیاش مفصل عذر بخواه. . .
يادت باشد که آن چند نفری را كه هنوز دوروبرت هستند نپرانی. . .
یک عمر باید بگذرد
تا بفهمی بیشتر غصه هایی که خوردی
نه خوردنی بود نه پوشیدنی،فقط دور ریختنی بود…!
و چقدر دیر می فهمیم که
زنــدگـی همین روزهاییست که
منتظـر گذشتنش هستیم …!
همیشه بیاد داشته باشیم و فراموش نکنیم.
"مقصد"، هميشه جايى در "انتهاى مسير" نيست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهايیست، که برمى داريم!
یک عمر باید بگذرد
تا بفهمی بیشتر غصه هایی که خوردی
نه خوردنی بود نه پوشیدنی،فقط دور ریختنی بود…!
و چقدر دیر می فهمیم که
زنــدگـی همین روزهاییست که
منتظـر گذشتنش هستیم …!
همیشه بیاد داشته باشیم و فراموش نکنیم.
"مقصد"، هميشه جايى در "انتهاى مسير" نيست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهايیست، که برمى داريم!
آدمهايی هستند كه شايد كم بگويند " دوستت دارم "
يا شايد اصلـآ به زبان نياورند دوست داشتنشـآטּ را ...بهشان خرده نگيريد !!
اين آدمها فهميده اند " دوستت دارمـ " حرمت دارد، مسئوليت دارد ...
ولـی وقتـی به كارهايشان نگاه كنی، دوست داشتن واقعی را ميفهمی ...
ميفهمی كه همه كار ميكند تا تو بخندے ... تا تو شـآد باشی ...
آزارت نميدهد ... دلت را نميشكند .... به هر دَرے ميزند كه با تو باشد ...
مـטּ اين دوست داشتن را می ستايمـ ...
انبوهی از اين بعد از ظهر های جمعه را
به ياد دارم كه در غروب آنها
در خيابان
از تنهايی گريستيم
ما نه آواره بوديم، نه غريب
اما
اين بعد از ظهر های جمعه
پايان و تمامی نداشت
می گفتند از كودكی به ما
كه زمان باز نمی گردد
اما نمی دانم چرا
اين بعد از ظهر های جمعه باز می گشتند