من نه قیافه دارم
نه هیکل
نه تیپ ، البته اینا اصلا مهم نیست..!
مهم پوله که خدارو شکر اونم ندارم..!
ولی اخلاقمم که انگار اخلاقه هاپوکوماره(شخصیت سگ در فیلم خونه مادر بزرگه).
.
.
.
والا بخدا هرچی فکر کردم چیزه دیگه ای ندارم، شرمندم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هاپو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
♥سلــــــــــامتــــــــــي روزي ڪه
ني ني کـــــــــوچولــــــــــوم
با ناراحٺــــــــــي بیــــــــــاد پیشــــــــــم
بغلــــــــــش کنــــــــــم بگــــــــــم
ڪي دخترڪوچــــــــــولوي منو
اذیــــــــــتـــــ ڪرده
اشڪ تو چشاش جمع شہ
بگــــــــــہ
آقاتــــــــــون هاپو شده
همــــــــــش گازم میگیــــــــــره
منم واسه ایــــــــــنکه
دل دخترم شاد شه
باهاش نقــــــــــشه بڪشمــــــــــو
بریــــــــــم کلی آقامونــــــــــو گاز بگیریــــــــــم
بچــــــــــم ڪیفـــــ ڪنه♥
مــَــنــَم آدَمـَـــمْ دیگه...!!☜
ی دَفـِــــه هَپی...!! ^___^
ی دَفـِــــه هاپو...!! -___-
یه دختره رو دیدم که داشت با سگش تو پیاده رو قدم میزدن، گفتم :وای چه هاپوی با مزه و قشنگی...
دختره رو به سگش کرده و میگه :پشمی بگو مئیسی عمو....
من دیگه حرفی ندارم....
عروسکا ... عروسکا ... کجایید ؟!
چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، خاطره هامو ورق می زنم..
یادش بخیر..
دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش.
دیگه تو کوچه خیابونا اثری از رد پای ترنادو نیست. روی در و دیوارهای شهر علامت z نمیبینم. حتی روی شکم چاق گروهبان گارسیا ها.
هنوز وقتی دریا می رم دلم یه غول خوشگل صورتی میخواد. دوست دارم محکم بشینم پشت سرندیپیتی و همه ی دریا رو زیر آبی بریم.
این روزا روی پاگرد پله ها هرچقدر هم منتظر بمونی ،حتی سایه ی بابالنگ درازو هم نمیتونی ببینی.
مادربزرگه اگه الان زنده باشه ، فکر کنم دیگه تنهاست. یا شاید با هاپوکمار. من از همون اول می دونستم هیچکس جز هاپوکمار از ته دل مادربزرگه رو دوست نداره.
دلم برای تام سایر و هاکلبری هم خیلی تنگه. رفیق هم رفیقای قدیم.
هنوزم وقتی یاد غربت و عشق گالیور میفتم دلم میگیره.
این روزا دیگه کسی واسه رسیدن هاچ به مادرش دعا نمیکنه.
اون موقعا ،آدم اخموها رو هم می شد دوست داشت. دلم برای کاکروی دوست داشتنیم تنگ شده. به دلم موند که یه بار تیم سوباسا رو شیش تایی کنن...
اون روزا هرچی اسفناج می خوردم ، بازوهام مثل بازوهای ملوان زبل قلمبه نمی شد..
هنوز کارهای خارق العاده ی کارگاه گجت خودمونو خیلی دوست تر دارم از آتیش بازی های این بِن تِن..
بشکن ! من نمیشکنم! چی بود چی بود؟ شیشه شکست!
شیشه نبود
به بعضیا باید گفت: اگه واسه ی بعضیا خاص و جیگری برای ما هاپوکومار هم نیستی چه برسه به جیگر کلاه قرمزی ...!