اشکهایش که سمفونی روزهایش را نساخت..
خاطره هایتشکه تئاتر لاله زار نشد جلوی چشمهایش..
بغضهایش را که توانست قورت دهد درواپسین دقایق شب..
زانوهایش را درآغوش گرفت ..یک گوشه ی دنج پیدا کرد..
و آرام زمزمه کرد:دیگه زورم نمیرسه!..
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هایتشکه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)