‎ای غایب از دیده که بینی همه ما را
‎لطفی، زپس پرده برون آی خدا را

‎هرچند که ما لایق دیدار نباشیم
‎برما کرمی کن تو ببخشای خطا را

‎سلطانی وماجمله گدایان توباشیم
‎حاشا که برانی تو زدرگاه گدا را

‎در راه تو ما منتظری بی سر وپاییم
‎پایان بده هجرانی این بی وسر وپا را

‎جان همه قربان تو ای عدل خدایی
‎بنگر زضعیفان جهان دست دعا را

‎بازا که جهانی بشود عاری ازظلم
‎بردرد ضعیفان جهان آر شفا را

‎شاعر : اسماعیل تقوایی
@fanosgraphy