میدونی تـه خوشبختی چیه؟!
اینکه یه نفروتو زندگیت داشته باشی که هم عشـقت باشه، هم بهترین رفیـقت،
هم همدمت کسی که با وجودش دیگه نیازی به هیچکس نداشته باشی ومن چقدر خوشبختم که تو رو دارم عشـقم.️
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی همدمت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
تنهایی آدمیزادو مسخ میکنه. اینو کسی که تنهاییِ طولانی کشیده میفهمه. هرروز از خواب که پامیشی منگی. کارای دیروزت یادت میاد و لااقل نصفش رو نمیدونی واسه چی اصلا انجام دادی. پشیمونی میشه همدمت. هر روزم به خودت قول میدی، روز بعد اما هیچ. چرا؟ چون تنهایی آدمیزادو مسخ میکنه.
.
دوست دارمـ همدمت باشـم
ولی سربـار نـه.
#شهریار
.
چقدر قشنگه یه نفر تو زندگیت باشه
که هم عشقت باشه و
هم رفیقت،
هم همدمت باشه و
هم همه کست...
و تو نیازی به هیچکس نداشته باشی...
خوشبحالِ من
که تو رو دارم ...️•
. .
گفته بـودم بی تو می میرم ولی این بار ، نه
گفته بـودی عاشقـم هستی ولی انگار ، نه
هـرچه گویی “دوستت دارم” به جز تکرار نیست
خو نمی گیرم به این تکرارِ طوطیوار ، نه
تا که پا بندت شَوَم از خـویش می رانی مـرا
دوست دارم همدمت باشم ولی سربار ، نه
دل فروشی می کنی گویا گمان کردی که باز
با غرورم می خـرم آن را در این بازار ، نه
قصد رفتن کـرده ای تا باز هـم گویم بمـان
بار دیگـر می کنم خواهش ولی اصرار ، نه
گه مـرا پس می زنی ، گه باز پیشم می کشی
آنچه دستت داده ام نامش دل است افسار ، نه
می روی اما خودت هم خوب می دانی عزیـز
می کنی گاهی فرامـوشم ولی انکـار ، نه
سخت می گیـری به من با اینهمه از دست تـو
می شوم دلگیـر شاید نازنین ، بیزار ، نه
یادش بخیر با اون توپ پلاستیکی چقدر منتظر دوستام توی اون هوای سرد زمستون می موندم تا بیان بازی اما نمیومدن
چون باباشون براشون تازه کامپیوتر خریده بود...
سخته با یه توپ تنها بشی، رفیق بشی، همدمت بشه
چه میفهمی چی میگم
شبی آغوش روی ِ سایه ات وا کرده ای هرگز؟
خودت را اینهمه دلتنگ معنا کرده ای هرگز؟
دلت کرده هوای ِ سالهای ِ دور ِ خوشبختی؟
دوباره کفشهای ِ کودکی پا کرده ای هرگز؟
پس از عمری سراغ از خود گرفتن ها از این و آن
خودت را از سفر برگشته پیدا کرده ای هرگز؟
شبیه ِ خود کسی را دیده ای در چارچوب ِ در؟
خودت را تنگ در آغوش ِ خود جا کرده ای هرگز؟
خوشآمد گفته ای با ذوق و لرزیده دلت از شوق؟
بفرمـــا تو و هی این پا و آن پا کرده ای هرگز؟
اتاقی دنج ِ تنهایی، چه خوشحالم که اینجایی
میان ِ گریه هایت جشن برپا کرده ای هرگز؟
تو هم مثل ِ منی انگار، تنها همدمت دیوار
گله از بی وفایی های ِ دنیا کرده ای هرگز؟
شماره داده ای وقت ِ خداحافظ ؟ به زیر لب :
" بیا از این طرفها باز " نجوا کرده ای هرگز؟
به رسم ِ یادگاری، عاشقانه زیر ِ شعرت را
تو هم مانند ِ من با بغض امضا کرده ای هرگز؟
کنار ِ صندلی ِ خالی و یک زیر سیگاری
دو فنجان چای ِ یخ کرده تماشا کرده ای هرگز؟
شب است و باز باران پشت ِ شیشه ساز رفتن زد
خودت را بدرقه تا صبح ِ فردا کرده ای هرگز؟