تو را بهجای همهء روزگارانی که نمیزیستهام
دوست میدارم...
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی همهء
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
برای همه ی ما
همهء روزها فراموش میشوند
بهجز همان یکروز
که نشانی آن را
به هیچکس نگفتهایم...
#تاریخ همون یک روز رو #کامنت کنید
..
همهء پیرمردای محله لباتو حل کنن تو چائیاشون.
دوست داشتم همیشه
کنارم باشی
در آغوشم باشی
در وسطِ قلبم باشی
ولی یادم نبود
قبل از همهء اینها
#تُ باید در تقدیرم باشی...
. .
همهء ما نابیناییم،
هر کداممان به نوعی؛
آدم های خسیس نابینا هستند چون فقط طلا را میبینند ..
آدم های ولخرج نابینا هستند، چون فقط امروزشان را میبینند ..
آدم های شرافتمند نابینا هستند، چون کلاه بردارها را نمیبینند ..
حتی خود من هم نابینا هستم، چون حرف میزنم اما نمیبینم که شما گوشهای شنوا ندارید !
ویکتور هوگو .
. .
مـادر بزرگـم رفتـــه تمـــوم دنــدان هاشـــو کشیـــــــــده بجــز یکـــی شــو :
میــگم : چرا ایــن یــه دونــه رو نکشیـــــدی ؟؟؟!
.
.
میــگه : میخـــوام بــا اون ؛ چــادرمــو بگیــــرم
سلامتی همهء مادربزرگا
یکی از فانتزیام اینه :
توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب
از اتاق عمل سریع میاد بیرون و
داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره
من درحالی که لبخندی پرمعنا بر لب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم ...
پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده
من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم
ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره
من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم:
.
.
آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن
بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار دور میش
روزی روزگاری، اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند.
در روز موعود،
همهء مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند
و تنها یک پسر بچه با خودش چتر آورده بود و این یعنی ایمان
به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
یا اگر شادی زیبای ترا به غم غربت چشمان خودم می بندم
من صبورم اما
چقدر با همهء عاشقیم محزونم
و به یاد همهء خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده ؛ زغم مغمومم
من صبورم اما
بی دلبل از قفس کهنهء شب میترسم
بی دلیل از همهء تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ؛ از شب متروک دلم دور کند می ترسم
من صبورم اما
آه.. این بغض گران صبر نمی داند چیست
به سلامتی همهء بابا مامانا که همهء سختیارو تحمل میکنن فقط بخاطر خوشبختیه ما...
خدایا هیچ پدر مادری رو شرمندهء بچش نکن...
هیچوقت...