سفیدی برف را برای روحت
سرخی انار را برای قلبت
شیرینی هندوانه را برای عشقت
وبلندی یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم
یلدا مبارک.️
:)....️
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هندوانه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
.
یلدا آن شبی بود
که چشمانت را بستی به روی من...!
گفتی لیاقتت بیشتر از من است!!!
عجب هندوانه ی شیرینی...!
#علی_نیکنام_راد
لب های تو وقت حرف زدن
مثل آن قسمت ِ هندوانه ست،
که دوست داری زود
برش داری
#رسول_ادهمی
زندگی را طوری بگذران که گویی
در حال خوردن هندوانه هستی.
از طعم شیرینش لذت ببر
و قدردانی کن.
به مزاحمت دانه های پخش شده
در آن اهمیتی نده....
شب یلدای من تویی...تو فالی حافظ برایم باش...دانه های انار با رایحه ی گلپر...هندوانه ای خنک در کاسه ی ابی رنگ...
تو فقط باش...من برایت پادشاهی خواهم کرد...تو طولانی ترین شب زندگیم باش.
#بابای خوبم
روی گل تو به سرخی انار
شبت به شیرینی هندوانه
خنده هات مانند پسته
و عمرتو به بلندی یلدا ...
#یلدات مبارک
روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و
عمرتون به بلندی یلدا . شب یلدا مبارک . . .❤️
هندوانه رویاهایتان شیرین
انار موفقیت هایتان پر دانه
پسته ی خاطراتتان خندان
قصه ی زندگیتان خوش و
عمرتان چون یلدابلند باد
پیشاپیش یلدا مبارک
موضوع انشاء:
يلداى خود را چگونه گذرانديد؟
با سلام خدمت آموزگار خوب و دوستان عزيزم
ديشب يلدا به ما خيلى خوش گذشت .دور هم بوديم و تا تونستيم خورديم و خنديديم ،فال هم گرفتيم. البته پدرم ميگفت شايعه شده كه هندوانه ها را یه كسايى ارزون خريدن و انبار كردن كه گرون بفروشن،به همين دليل من نخريدم تا با مفاسد اقتصادى مبارزه كنم.
مادرم هم گفت: خوب كارى كردى و به من گفت عكس يك هندوانه بكش بگذاريم تو سفره يلدا، منم كشيدم خوشگل شد. مامان گفت: تو روزنامه خوندم كه دونه هاى انار دل درد مياره، براى همين نخريدم.
مادر من خيلى به سلامتى خانواده اهميت ميدهد. خواهرم عكس يه انار رو از تو روزنامه كند گذاشت تو سفره، يه انار بزرگ که دونه هاش سياه بود.
مامان گفت: شب نميشه آجيل خورد سر دلتون سنگين ميشه و خوابهاى بد ميبينيد براى همين فقط نخود چى و كشمش خريدم كه خيلى هم خاصيت دارد .مادرم خيلى مهربان است.
مادرم گفت: رفتم ميوه فروشى كه ميوه بخرم خيلى شلوغ بود منصرف شدم .مامان پرتقال و سيبى رو كه داشتيم مثل گل درست كرده بود و توى بشقاب چيده بود خيلى قشنگ شده بود دلمون نميامد بخوريم ولى مامان گفت: بخورين كه نمونه ميكروب ميگيره، مامانم خيلى با سليقه هست.
بابا آخر شب فال حافظ گرفت،
همش يادم نيست ولى اولش ميگفت:
مژده اى دل كه مسيحا نفسى ميايد.
خلاصه يلداى خوبى بود ،چون ما دل درد نگرفتيم، خوابهاى بد هم نديديم، تازه با مفاسد اقتصادى هم مبارزه كرديم .
اين بود انشاى من اميدوارم خوشتان آمده باشد.
معلم گفت: آفرين دخترم خوب بود اينم يه نمره ۲۰
دانش آموزى از ته كلاس گفت: خانم اجازه سرما خوردين؟ معلم گفت:
چطور ؟ شاگرد گفت آخه خانم اجازه... از چشمتون داره اشك مياد.
معلم گفت: آره يادم نبود كه سرما خوردم...
حواسمان باشد
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت و گفت:
هندوانهای برای رضای خدا به من بده که فقیرم و چیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد و هندوانه ی خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد.
فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد، و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد،
فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت :
خداوندا بندگانت را ببین…
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده است و این هندوانه خوب را بخاطر پول.