گاهی دلــــــــم می گیرد...
از آدم هایی که در پــس نگاه سردشــــــــــان
با لبخنـــــــــــد گرمــــــــی فریبت می دهند!
از کلماتی که چون شیرینـــــی افسانـــــــه ها فریبت می دهند!!
دلـــــــــــــــــم می گیرد...
از سردی چندش آور دستــــی که دستـــــت را می فشـــــــارد!!
و نگاهــــــــی کــــــــــه به توست...
و هیچ وقت تـــــــو را نمی بیند!
از دوستـــی که برایت هدیــــــــــه دو بـــــــــــال برای پریدن می آورد...
و بعــــــــــــــد... ... ...
پــــــــــرواز را با منفورترین کلمات دنیـــــــا معنـــــی می کند!!!
دلــــــــم مــــی گیرد... ... ...
از چشــــــم امیــــــد داشتنـــــم
به هوسبازانـــــی کـــــه ترانــــــــه عشــــق میخواننـــد!!
این ها همـــه هیچ...
گــاهی حتی از خـــــودم هــــــــم دلـــــــــم میگیرد...!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هوسباز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
1- به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو مینگرد... به دلی دل بسپار که بسیار جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد..
2 - هوسبازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند..
3- وقتی تو زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشه جاش دیوار میذاشتن...
4- آنچه که هستی هدیه خداوند است و آنچه که می شوی هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش. ..
5- شریفترین دلها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد...
6- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید...
7- وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد یادت باشه که دریای آروم ناخدای قهرمان نمی سازه...
8- هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبایی می بخشد...
9- قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است...
10- نگو: شب شده است. .. : بگو صبح در راه است
كارون چو گيسوان پريشان دختري
بر شانه هاي لخت زمين تاب مي خورد
خورشيد رفته است و نفس هاي داغ شب
بر سينه هاي پر تپش آب مي خورد
دور از نگاه خيره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه
شب با هزار چشم درخشان و پر زخون
سر مي كشد به بستر عشاق بي گناه
نيزار خفته خامش و يك مرغ ناشناس
هر دم ز عمق تيره آن ضجه مي كشد
مهتاب مي دود كه ببيند در اين ميان
مرغك ميان پنجه وحشت چه مي كشد
بر آبهاي ساحل شط سايه هاي نخل
مي لرزد از نسيم هوسباز نيمه شب
آواي گنگ همهمه قورباغه ها
پيچيده در سكوت پر از راز نيمه شب
در جذبه اي كه حاصل زيبايي شب است
روياي دور دست تو نزديك مي شود
بوي تو موج مي زند آنجا بروي آب
چشم تو مي درخشد و تاريك مي شود
بيچاره دل كه با همه اميد و اشتياق
بشكست و شد به دست تو زندان عشق من
در شط خويش رفتي و رفتي از اين ديار
اي شاخه شكسته ز طوفان عشق من
گاهی دلــــــــم می گیرد...
از آدم هایی که در پــس نگاه سردشــــــــــان
با لبخنـــــــــــد گرمــــــــی فریبت می دهند!
از کلماتی که چون شیرینـــــی افسانـــــــه ها فریبت می دهند!!
دلـــــــــــــــــم می گیرد...
از سردی چندش آور دستــــی که دستـــــت را می فشـــــــارد!!
و نگاهــــــــی کــــــــــه به توست...
و هیچ وقت تـــــــو را نمی بیند!
از دوستـــی که برایت هدیــــــــــه دو بـــــــــــال برای پریدن می آورد...
و بعــــــــــــــد... ... ...
پــــــــــرواز را با منفورترین کلمات دنیـــــــا معنـــــتتی می کند!!!
دلــــــــم مــــی گیرد... ... ...
از چشــــــم امیــــــد داشتنـــــم
به هوسبازانـــــی کـــــه ترانــــــــه عشــــق میخواننـــد!!
این ها همـــه هیچ...