نشستم
تا آنجا که نيامدي
خود را مهمان يک فنجان قهوه کردم
صبر ديرش شد
رفت
اما هنوزم منتظرت بودم
قهوه هم چه ميزبان کم طاقتي ست
او هم رفت
ساعت هم ديرش شد
تند و تند دور خودش ميچرخيد
اما هنوزم منتظرت بودم
نگراني اومد
دلم سراغ بي قراري رو گرفت
فنجان قهوه باز هم آمد
و دلم خواست که باز هم بنشينم منتظر
اين بار
گفتگو با فنجان قهوه بيشتر طول کشيد
اما باز هم نيامدي
او رفت
و من هنوزم منتظرت هستم
شايد فنجاني قهوه
دوباره تنهاييام را پر کند
اما جاي لبخند تو را
چه چيزي ميتواند پر کند؟
منتظرم، دير نکني
براي هديه همان لبخند کافي ست
شگفتا، وقتي که بود، نميديدم
آغاز کسي باش که پايان تو باشد!
منتظر باش اما معطل نشو
تحمل کن اما توقف نکن
قاطع باش اما لجباز نباش
صريح باش اما گستاخ نباش
بگو آره اما نگو حتما
بگو نه ولي نگو ابدا
اين يعني همه چي باش و هيچي نباش.
توي آسمون دنيا هر کسي ستاره داره
چرا وقتي نوبت ماست آسمون جايي نداره
شگفتا، وقتي که بود، نميديدم
وقتي ميخواند، نميشنيدم
وقتي ديدم، که نبود
وقتي شنيدم، که نخواند
نه! نرو! صبر کن
قرارمان اين نبود
بايد سکه بيندازيم
اگر شير آمد، ترديد نکن که دوستت دارم
اگر خط آمد: مطمئن باش دوستدارت هستم
صبر کن سکه بيندازيم
اگر دوستت نداشتم، آن وقت برو
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هيچي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
امروز ديدم واسمون قبض برق اومده روش نوشته قطع فوري!
انداختمش کنار! خب ب من چه بقیه پرداخت کنن:
اما يهو يادم افتاد
مودم با برق کار ميکنه:
هيچي ديگه! خودم رفتم پول اين بندگان خدارو دادم بالاخره حقشونه ديگه ^_^
ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺑﺎﻧﮏ ﻭﺍﻡ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﯾﻄﺶ ﻓﻘﻂ ﮐﺎﺭﺕ ﻣﻠﯽ ﻭ ﮐﭙﯿﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ
اﺯ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ هم ﻓﻘﻂ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﺯﺷﺮﺍﯾﻂ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻫﻢ
ﻓﻘﻂ قصدش رو دارم.
هيچي ديگه
الان دارم عموپورنگ نگاه میکنم
کی از همه خوشبخت تره
من من من من
من من من من
راستش اينه كه آدم هيچوقت نمي دونه چي ميخواد، آدم فكر ميكنه يه جور آدمِ خاص رو ميخواد و بعد يكي رو مي بينه كه هيچي از چيزهايي كه مي خواسته رو نداره...
و بدونِ هيچ دليلي عاشقش ميشه!...
" وودي آلِن
ﺣﻮﺍﺱﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﻣﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮﻱ ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰﻱ ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ
ﻣﻲﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : «ﻫﺮﭼﻲ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ. »
ﻛﺴﻲ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﻧﺪﺍﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻣﻲﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻫﻴﭽﻲ. »
ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﺟﻠﻮﻱ ﺗﺎﻛﺴﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: « ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ. » ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: «ﭼﺮﺍ؟ » ﺯﻥ ﮔﻔﺖ:
« ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭﻟﻲ ﻧﻤﻲﺗﻮﻧﻪ ﺑﺪﻭﻭﻩ ... ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻧﻤﻲﺗﻮﻧﻪ . » ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ
ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ.
ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ...
سروش صحت
ﻣﺮﺍﺣﻞ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ:
۱- ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ
۲- ﻗﺴﻢ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ
۳- ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﺮﺡ ﮐﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﻳﺎ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭ ﻃﻲ ﻳﮏ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺁﮐﺮﻭﺑﺎﺗﻴﮏ ﺑﻪ ﻟﺒﺖ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻴﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﻴﮕﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﻫﻨﻲ ﺷﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺭﻱ
۴- "ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺣﺲ ﺗﺮﺣﻢ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻥ" ، ﻣﻴﮕﻦ "یعنی ﺗﻮ ﻓﮏ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻣﺎ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﻢ ﮐﻪ ﻫﻴﭽﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻱ ؟
۵- ﺗﻴﺮ ﺧﻼﺹ: ﺑﺨﻮﺭ ﺣﻴﻔﻪ ، ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭﻳﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻨﺪﺍﺯﻳﻢ
مراحل خداحافظی از مهمان:
۱- علامت دادن خانم مهمان به همسرش با سر و چشم
۲- برخواستن آقای مهمان و صداکردن همسرش و گفتن خوب دیگه ما رفع زحمت کنیم؛ اصرار مجدد برای حفظ مهمان توسط صاحبخونه
۳- ادامه صحبتها تا دم در؛ گفتن خداحافظی چند بار
۴- بوق زدن و دست تکون دادن
۵- مشاهده رفتن مهمان تا هنگام خروج از کوچه
من ديگه نميام يك جمله
.
.
.
.
.
.
.
.
هيچي ديگه اينم الكي مثلا از آب دراومد
ديگه زير بارون که هيچي.
.
.
.
.
.زير فشار مستقيم شلنگ آتش نشاني هم ياد کسي نمي افتم....
همينو ميخاستين؟
صب پاشدم صبونه بخورم ميبينم هيچي نداريم
ميگم چرا هيچي نيس؟
.
.
.
.
.
.
مامانم ميگه الكي مثلا ماه رمضونه
ميگم خب چرا بيدارم نكردي سحر؟
.
.
.
.
.
ميگه الكي مثلن خاب مونديم...
:|
عاشق اون لحظه ای بودم
که استادمون حين درس دادن زل ميزد
تو چشماي من و من در حالي که هيچي نمیفهميدم
سرمو به نشونه ي تاييد تکون ميدادم :|