اینکه دوستت برینه به هیکلت تا خودتو جمع و جور کنی سگش میارزه به قربون صدقههای فیک بقیه!
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی هیکلت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
این روزا کُلی وزن اضافه کردی؟!
بیا اینجا هیکلت رو بیار رو فرم.. :
••• ..
••• ..
این روزا باشگاه تعطیله و کُلی وزن اضافه کردی؟!
بیا اینجا هیکلت رو بیار رو فرم.. :
• ..
• ..
دروغه که میگن
یه تار موتو با دنیا عوض نمیکنم
پاش بیفته
کل هیکلتو با آدمی که فقط
عکس پروفایلش بهتر از تو باشه
عوض میکنن...
شما که بلدید رژیم بگیرید،
که هیکلتان روی فرم باشد
که مبادا چربی اضافه ای باشد
خوب حالا که بلدید؛
گاهی هم بخاطر ذهنتان رژیم بگیرید
مثلا از فکر کردن به کسی که دیگر نیست،
وفادار ماندن به اویی که رهایتان کرده
گریه کردن برای اویی که برایتان ارزشی قائل نیست،
قضاوت های بیجا در مورد دیگران
اینها ذهن شما را بد فرم و بد شکل میکند ؛
از ریخت و قالب می اندازد ؛
ذهنتان را بدقواره میکند ...
گاهی برای آرامش روانتان رژیم ذهنی بگیرید ...
سیما امیرخانی
توصیه هایی برای عید نوروز
امسال با ورود,هر مهمان به خونه با استفاده از کلمات:
چقدر چاق شدی��
هیکلت به هم ریخته��
حیف اون هیکلت��
چیکار کردی با خودت��
و از قبیل اینا….
در مصرف آجیل منزلتان صرفه جویی کنید������
ستاد حفاظت از آجیل وشیرینی عید
❣ اسمش دختــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر است ❣
همان کسی که نمیتواند از ساعت 8 شب بیرون باشد...
همان کسی که استادیوم فوتبال رفتن برایش ممنوع استــــ...
همانی که اختیارش دستِ مرد استــــ...
همانی که نباید بلند بخندد...
همانی که ماشینها برای سوار کردنش کنار خیابان صفــــــ میکشند...
همان کسی کـهــــــ...
!...بس کنید دیگر...!
دنیا را برایشان جهنم کرده اید...
دختری که هروقت ناراحت بوديُ فکرت مشغول بود,,,کافیه بهش زنگ بزنی تا آرومت کنه...دختری که چیزی که پوشیدی یا مدل موهات یا هیکلت واسش مهم نیستــــــ...حتی با ته ریشُ قیافه خستت بازم محکم دستتو میگیره تا بهت اعتماد به نفس بده...دختری که وقتی حوصلشو نداریُ باهاش بد حرف میزنی,,,جای اینکه اونم باهات بد حرف بزنهـــ...
فقط صداشو آرومتر میکنهُ میگه...
باشه...هرطور تو بخوای
دختري ك همه جوره تو رو ميخاد حتي ب ديگري فكرم نميكنه
اینارو اگه قدرشونو ندونین حتی بهتون اعتراض نمیکنن
...فقط از درون میشکنن... ﻭ ﺑﻲ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺮﻥ!
ﻋﮑﺴﺖ ﻗﺸﻨﮕﻪ = ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﻣﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟!
ﺑﺎﺑﺎ ﻭﺭﺯﺷﮑﺎﺭ = ﻋﺎﺷﻖ ﻫﯿﮑﻠﺘﻢ!
ﻻﯾﮏ = ﺧﻮﺷﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﺯﺕ!
ﺑﭽﻪ ﭘُﺮﺭﻭ = ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ!
ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ = ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﻫﯿﯿﯽ!
ﻧﺨﯿﺮ = ﺑﻠﻪ!
ﺩﯼ = ﺍﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ!
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ = ﺑﺎﺑﺎ ﯾﮑﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻦ!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﺘﻨﻔﺮﻡ = ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﯼ!
... ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ = ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻣﻮ ﺑﮑِﺶ!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻻﻻ = ﺑﻬﻢ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻮ!
ﭼﺮﺍ ﮐﻢ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﻣﯿﺸﯽ؟ = ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!
ﺑﯿﺎ ﭘﯽ ﺍﻡ = ﺩﺍﺭﻡ ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻣﯿﺸﻢ!
ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ = ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮ!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ = ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ!
ﻫﻤﺶ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺘﯽ = ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ!
ﺑﻬﺖ ﻗﻮﻝ ﻧﻤﯿﺪﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﯿﺮﻡ = ﺗﺎ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ!
به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم
رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:
منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت
جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:
تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال 3 رو دیدی؟ کور که نیستی
در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:
چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین
بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:
جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!
و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:
و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!
و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!