#توئیت ..️
وصف حال اونایی که ادعای عاشقی دارن
به روایت جناب #عراقی
"همه حدیث وفا و وصال میگفتی
چو عاشق تو شدم قصّه واژگون کردی"
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی واژگون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میخواین بدونین مشکل بزرگ زندگی چیه؟
جناب میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی نوشته:
«همه آمدند، آنکه بایست نیامد.
از مقتضیات طالعِ واژگون و گردشهای ناهنجارِ گردونِ دون است:
یار میباید و نمیآید غیر میآید و نمیباید»
همه حدیثِ وفا و وصال می گفتی
چو عاشقِ تو شدمـ قصه واژگون کردی؟
- عراقی
♡
شهریارت می شوم ، دار و ندارم می شوی
ماه رویم ! اخترِ دنباله دارم می شوی
صخره ام ! یاد تو موجِ روزگاران من است
بی قرارت می شوم اما قرارم می شوی
روزی از این روزها دل را به دریا می زنم
نا خدایت می شوم امیدوارم می شوی
متهم نه ! من که محکومم به عشقت نازنین
شوره زارم من ولیکن لاله زارم می شوی
تا سحر امن یجیبا بر لبم جاری ست تا
شامی از این شامها شب زنده دارم می شوی
واژگون می سازم این تقدیر شوم این ننگ را
گر چه از انصارم اما انحصارم می شوی
از امید از بیم از رفتن که می گویم شبی
شک ندارم تا سحر چشم انتظاری میشوی
گروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد. سه بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جاخوابيدند.
قطار در حال آمدن بود و سوزنبان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد ...
سوزنبان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان سه فرزند را نجات دهد و نتها يك کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواند مسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.
سوال: اگر شما به جای سوزنبان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟
بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات سه کودک انتخاب کنند و يك کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد اما از دیدگاه مدیریتی چطور ...؟
در این تصمیم، آن کودک عاقل به خاطر دوستان نادان خود (سه کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک (ریل سالم) بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع تصمیمگیری معضلی است كه هر روز در اطراف ما، در اداره، در جامعه و در... اتفاق می افتد، دانایان قربانی نادانان میشوند.
اگرچه هر چهارکودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنها قربانی تصمیم اشتباه آن سه کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد. اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه و عاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن سه کودک احمق نبود.
زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار که با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.
به یاد داشته باشید آنچه که درست است همیشه محبوب نیست... و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!
آن روز که بود
چشمام خیره به تو
پیک بودند که بگن
دل زنجیره به دل تو
به امید آنکه شاید
نیم نگاهی به نگاهم بنگاهی
که میان تشویش زمانه
شایدازدل پردردم
کسرگردد آهی
وتسکین گردداندازه پرکاهی
اماچون که چشمات دیگر
نداشت عادت دیدن فقرا را
رنگ تکراری سادگی وصدق و صفارا
گشت آنهاهمه خیالاتی واهی
شدآن همه آرزو محکوم به تباهی
راست گفته بود شاعر
برای آنکه اطرافت گرددشلوغ
چراغ دوستی ات همیشه باشد پرفروغ
بایدرنگ گیری از رنگ های رنگین کمانی مملو از
رنگ های بدجنسی وخیانت ودروغ
حال آن غریبه ترین آشنات
گشت مدفون زیر حجم خاطرات
ماند درنقطه پایان آن راه
که هرگز نگشت آغاز
یا به زبانی دیگر
مثل سردرگمی واژه های واژگون "آغاز در پایان"و"پایان درآغاز"
گشت متحیر که آغاز راه است یا پایان
حال نه پایرفتن مانده است
نه پذیرش رکود و ماندن
"همچنان در تقلای برداشتن قدمی"
اما...
شکستگی پروبال
درنخستین تجربه پرواز
حاصلش مرگ امید و انگیزه است
وترس از آغاز
برای تفریق ازمردگان
هچنان درحال دست پازدنم
اما خسته وبی رمق...
علی زارعی(رهگذر)
وتو تقاص تمام بود ونبود های زندگی منی...
تو همانی هستی که روزی ازپس غربت دلنشین نگاهت نظاره گرم بوده ای..
تو همانی ومن همان نیستم...بعد ازتو همه چیز واژگون شد!...