بیا بگو پنج روز تعطیلی هیچ غلطی نکردی توام تا عذاب وجدانم کمتر بشه
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی وجدانم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
نوشتہ من وجدانم اجازه نمیده یه پسر ناراحت باشه و بغلش نکنم..
حامله نشی مهربون
من وجدانم اجازه نمیده یه پسر
ناراحت باشه و بغلش نکنم
We should learn in life we don't have to be responsible for anybody except for our conscience.
باید یاد بگیریم تو زندگی به جز وجدانمون به هیچکس دیگهای جوابگو نباشیم.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ :��
ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ، ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ
ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﺼﻒ ﮐﺘﺎﺑﺎ ﺭﻭ ﻧﺨﻮﻧﺪﯼ.
ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﻧﺪﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ :��
ﻧﺎ ﺷﮑﺮﯼ ﻧﮑﻦ ... !!!
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﻮﻧﻢ ﻧﺨﻮﻧﺪﻥ ..!!!
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﺍﻭﯾﻪ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﻣﻦ ��
ﻧﺎ ﺷﮑﺮﯼ ��
ﻭﺟﺪﺍﻧﻢ.��
عشق این چیزای شرووری نیست که تیریپشو یه مشت بچه سوسول ورداشتن
عشق درد خیانت یه دختر نیست...
عشق تو پارک و تو سایت پیدا نمیشه.
عشق یه پلاکه و چند تکه استخون باقی مونده از یه جوونی که یه روزی خوشتیپ ترین پسر محل شون بود
که مادرش هر روز با دیدن سرو قد پسرش قلبش سراسر عشق و امید میشد
عشق یعنی اون جوونی که واس من و تو همه ارزو هاشو بیخیال شد و تو چند خط وصیت نامه خلاصه کرد و رفت...
عاشق اون جوونی بود که وقتی خواست بره رو میدون مین دیدن داره پوتیناشو در میارع فکر کردن ترسیده خوف مرگ داره با لبخند جواب داد نه اخوی پوتین مال بیت الماله مال بیت المالم حق الناسه حتی یه پوتین درشون میارن حیف نشن بدن به یکی بعد من
عاشق اون هموطنای تو بودن که تو چاله های قیر داغ که عراقیا کنده بودن و روش خاک ریخته بودن فرو رفتن و زنده زنده کباب شدن
عشق اینه ....
حزب الله ی نیستم ولی خب بی وجدانم نیستم
بابام از الان رفته واسه عید آجیل خریده تو عمق کمد لباساش قایم کرده. منم رفتم پاتک زدم دیدم وجدانم میگه :کم عقل چه غلطی میکنی...
فندقا رو ول کردی بادوم میخوری؟!!!!
هیچی دیگه این گرونی واسه ما وجدان نذاشته. واللا...
این فیلم خارجیا که یه قاشق شکر می ریزن تو قهوه ،
بعد نیم دور می چرخونن ، میزارن کنار ... یـنی که چـی ؟؟؟
من صبحا نیم ساعت فقط هم می زنم ،
بازم وجدانم راضی نمیشه ... !!!
"خدایا! تو را شکر میکنم که مرا با درد آشنا کردی
تا درد دردمندان را لمس کنم،
و به ارزش کیمیایی درد پی ببرم،
و «ناخالصی»های وجودم را در آتش درد بسوزم،
و خواستههای نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم،
و هنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن هوا، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم و موجودیت خود را حس کنم."
"شهید دکتر مصطفی چمران"
حال و روزم را اگر تو بپرسی آرام نیست ...
درونم انقلابیون ؛ شاکی از وضعیت حاکم
گاه و بیگاه وجدانم شعار سر میدهد
گهگداری چشم هایم خون میبارند . . .
غروب های جمعه ؛ بانگ "هق هق " از پشت بام احساسم می آید ...
و من در تظاهراتی نمادین ؛ با نیروهای برچسب خنده
سرکوب می کنم تمام محاربین وجودم را . . .
میخندم . . .
هنوز دیکتاتور این بدن ؛ منم
گوشهایم نباید بشنوند !
چشم هایم نباید ببینند !
قلبم نباید یاد کسی کند . . .
سر در قلبم هم مینویسم آزادی احساس . . .