یا به میدان نیا،
یا تمام بیا.
هیچ موجودی نفرت انگیز تر از
عاشق نیم بند نیست…

کاش هیچوقت نرسه روزی که فعل گذشته‌رو برات استفاده کنم. مثلا نگم بود، نگم دوست داشت، نگم اگه بود فلان کارو می‌کرد. کاش همیشه تو حال بمونی. کاش همیشه داشته باشم‌ت. تو قشنگ ترین موجودی هستی که تاحالا دیدم.

مارگریت دوراس چقدر خوب حال روحی فعلیم رو توصیف می‌کنه؛ میگه:

‏«موجودیتم جابه‌جا شده است. آنچه از من مانده زنی است که هنگام بیدار شدن می‌ترسد.»

خودم رو به در و دیوار میکوبم تا به طور ناخودآگاه حتی یک‌ذره هم شباهتی با شخصیت منزجر کننده‌ی آدم‌هایی که یه روز توو زندگی‌م بودن؛ نداشته باشم. لطفا لطفا لطفا. نمیخوام حتی قطره‌ای از طرز وجودیت‌شون‌ تصادفاً بین تار و پودم جا مونده باشه.

آدمیزاد موجودی‌ست که به همه چیز، عادت می‌کند
از جای خالیِ دندانی در دهانش گرفته تا جای خالیِ کسی در جهانش.
آدمیزاد موجود عادت کُننده‌ایست
اما فراموش کننده هرگز!
نه جایِ خالی در دهانش را فراموش می‌کند،
نه جایِ خالیِ در جهانش و نه حفره‌ی خالی در قلبش را...
فقط عادت می‌کند با نبودنشان کنار بیاید

#فرشته_رضایی


. .

‏آدمی؟!
موجودی‌ست که هر بار، پاره‌هایِ تار و پود دلش را می‌بَرد گِره می‌زند به امیدهای تازه‌تر...🤍..


. .

در واقع آدمها
نیمی از اصالتِ وجودیِ خودشون رو
به قیمتِ شبیه شدن به دیگران از دست میدن.

‌
هیچ موجودی تو دنیا، از آدمی‌که به «از دست‌دادن» عادت کرده، قوی‌تر نیست


. .

‏پیش‌ترها اگر می‌گفتند مجذوب مردی خواهم شد، از ته دل می‌خندیدم؛ هیچ موجودی را بیرون از خودم نمی‌دیدم، تا تو ذره‌ذره آمدی به درونم؛ با هر نبض من می‌تپی. انگار بزرگت کرده‌ام.

‏• خانه ادریسی‌ها / غزاله علیزاده⁩

ترسناک ترین داستانای ۳ کلمه ای
*مدارک ، کارت ماشین
*تشریف بیارید پایین
*طبیعی رفتار کن
*موجودی کافی نیست
*باهات حرف دارم
*آزمایش مثبت بود
*چه نسبتی دارید؟
*یه زحمتی دارم
*این حرف اخرته؟

‌
. .