پس فردا عرفه هستش یادمون نره به جز دعا کردن برا خودمون و دیگران و برادروخواهرامون تو سوریه وبحرین و...ازخدا بخوایم که به شناخت برسیم بلکه لااقل دنیامون سروسامون بگیره...اخه این چه دنیایی هستش که ما مسلمونا درست کردیم که برادرو خواهرامون دارن به مسیحی ویهودی پناهنده میشن وما ککمون نمیگزه بعدم ادعای شیعه بودن و امام زمانی وحسینی بودنمون گوش فلک رو کر کرده....مگر نه اینکه
پیغمبر صلی الله علیه واله فرمودند اگر صدای مظلومی رو شنیدید و ساکت موندید مسلمان نستید؟؟!!!
پس تو مسلمانیمون روز عرفه ی بازبینی داشته باشیم.
التماس دعا
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی وخواه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ز دست “لاین” و “وایبر” هر دو فریاد!
که ما را بد رقم کردند معتاد!
امان از “واتساپ” و “بی تالک” و “تانگو”
“اینستاگرام” که دیگر کرده بیداد..
چنان درگیر دنیای مجازیم
که دنیای حقیقی رفت از یاد
چه شد آن گوشیای ساده ی قبل؟
“اریکسون” ، “موتورلا” روحتان شاد!
ز “نوکیا” و آن “یازده دو صفرش”
گرفته تا به “شصت و شیش، هشتاد”!
چو آمد “اندرویید” و “سیم بی ان” رفت
برفت از دست دیگر، وقته آزاد..
چنان درگیر “استاتوس″ و “پستیم”
که در “پیس″ و “کپی” گشتیم استاد!
مدیر خانه و شغلم کمم بود!
مدیر این گروهم گشت مازاد!!!!
از آن روزی که گوشی گشت تعویض!
شدم بنده پنیروخواهرم کارد!!
اگر چه صد فرند ” اد کرده” مارا
“بلاک” زندگی گشتیم: ای داد ..
خودم دانم نصیحت کار من نیست
“که خرما خورده را منع است ایراد”
تلف کردم همه وقتم به این شعر
“گروپی” تازه آن سو گشت ایجاد
هزاران “پی ام” ناخوانده را من
کنون باید بخوانم: اوه.. مای گاد…!!!
نامه:
شروع کن یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من !!!
پروردگارت باتومی گوید:
تورادر بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود رابه من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن
عزیزا من خداییم را خوب می دانم
تو دعوت کن مرا برخود
به اشکی … به یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم
طلب کن خالق خود را
بجو مارا
توخواهی یافت
تو عاشق می شوی برما
وعاشق می شوم برتو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم..خدایی عالمی دارد...
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم براسب های خسته درمیدان
تورادربهترین اوقات آوردم
قسم برعصر روشن
تکیه کن برمن
قسم برروز هنگامی که عالم رابگیرد نور
قسم براختران روشن اما دور
رهایت من نخواهم کرد
بخوان مارا...
که می گوید که توخواندن نمی دانی ؟
توبگشا لب....
توغیرازما مگرخدای دیگری داری...؟
رها کن غیر ما را
آشتی کن باخدای خود...
تو غیر از ما چه می جویی ؟
تو با هر کس به جز با ما چه می گویی ؟
وتوبی من چه داری ؟ هیچ!!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟هیچ!!
هزاران کهکشان و کوه ودریا را
وخورشید وگیاه ونوروهستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
برخودم احسنت می گفتم
توئی زیباتر ازخورشید زیبایم
تویی والا ترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو چیزی چون تو را کم داشت
تو ای محبوب ترین مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا ما را...؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد...؟؟؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم من تورا ازدرگهم راندم...؟
اگردرروزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی
به رویت بنده ی من هیچ آوردم ؟؟
که می ترساندت ازمن ؟
رها کن آن خدای دور
آن نا مهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پروردگار مهربانت … خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام
آیا عزیزم حاجتی داری؟
توای ازما کنون برگشته …
کلام آشتی را تو نمی دانی؟
ببینم چشم های خیست آیا گفته ای دارند...؟
بخوان ما را بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضوئی کن خجالت می کشی از من... ؟
بگوجز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است...
برای درک آغوشم
شروع کن یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من... !!
M
اینکه دنیا را کمی بهتر ازآنچه که تحویل گرفته ای تحویل دهی،
خواه با فرزندی خوب،خواه با باغچه ای سرسبز،وخواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی
واینکه بدانی حتی فقط یک نفر
با بودن تو
ساده تر نفس کشیده است
یعنی تو موفق شده ای...