کپشن های مربوط به ودوباره

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ودوباره

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

پیرمردی در روستایی هرروز برای نماز صبح از منزل خارج وبه مسجدمی رفت
دریک روز بارانی پیرمرد
صبح برای نماز از خانه بیرون آمد
چند قدمی که رفت در چاله ای افتاد،
خیس وگلی شد
به خانه بازگشت لباس راعوض کرد
ودوباره برگشت
پس از مسافتی برای بار دوم خیس و گلی شد برگشت لباس راعوض کرد
ازخانه برای نماز خارج شد.
دید جلوی درمسجد،
جوانی چراغ به دست ایستاده است سلام کرد
و راهی مسجد شدند
هنگام ورود به مسجد دید جوان وارد مسجد نشد پرسید: ای جوان برای نماز وارد مسجد نمی شوی؟
جوان گفت نه ،
ای پیر ،من شیطان هستم
برای بار اول که بازگشتی خدابه فرشتگان گفت: تمام گناهان او را بخشیدم.
برای باردوم که بازگشتی خدا به فرشتگان گفت: تمام گناهان اهل خانه او را بخشیدم .
ترسیدم اگر برای بار سوم در چاله بیفتی ,
خداوند به فرشتگان بگوید
تمام گناهان اهل روستا رابخشیدم
که من این همه تلاش برای گمراهی آنان داشتم
برای همین آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسی

گر تو آن پیر خرابات باشی
فارغ ز بد و بندهء الله باشی
شیطان به رهت همچو چراغی بشود
تا در محضر دوست همیشه حاضر باشی

امروز با شاخه گلی سرخ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم این اشک های من از سردلتنگی است دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت کاش بودی...
امروز دلم آتش گرفت
ودوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
وفرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست....
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم...
خدایا کاش فقط یک بار دیگر آغوشش را داشتم...

دوستان این متن وخودم نوشتم!!لطف کنین بخونین واگه نظری داشتین حتمابگین!!!
"من يک تبعيدي ام...
به جايي که...به دنيايي که...سکوت فرياد ميزند
آنقدر که حنجره اش خش برميدارد
سرزميني که صدا در آن جريان ندارد
هيچ چيز
سکوت مطلق...
روحم در اين بي رحمي عميق زنجير شده!!
صدايي که در گلو خفه ميشودو گوشي که گداي کلمات ميشود.
بغضي که به خاک ميسپرد شکستنش را...
دنيايي که نه چشم ميبيند ونه نگاهي خوانده ميشود
مثل اينکه زل زده باشي به يک فصل نرسيده...
وانتظاري که هيچ کس در آن سويش نيست،يک انتظار مطلقا يک طرفه...
واشکي متبلور ميشود اما به بلوغ نميرسد
وبه خاک ميسپرد سقوطش را از چشمه ي دريايي اش...
زنداني نيستم!!آزادم!آزاد
نه چون پرنده اي که در آسمان اوج ميگيردو ميشکند سپر تندبادهارا
نه چون پروانه اي که روزي هزاران بار حس زنده بودن در او احيا ميشود، دوباره ودوباره
بلکه مثل بچه گنجشکي که توي لانه ي چوبي اش دل ميزند براي پرواز،بال ميزند،بال ميزند
اما هيچ!!!هيچ
همه فکر ميکنند پرواز را ياد نگرفته!!پس مادرش کو؟؟
همه به دنبال مقصري ديگر!!
اما از کجا معلوم که پرواز را از خاطر نبرده باشد؟؟!!
خاطره ي چگونه ي تکاندن بالهايش پشت ميله هاي سخت فراموشي محبوس نشده باشد؟؟!!
از کجا معلوم تخم باروري آرزوهايش را مار نخورده باشد؟؟!!
داشتم ميگفتم!!
وآنقدر بال ميزند که خسته از اين مکرر بيهوده دوباره به خواب ميرود
خوابي که کسي نميداند بايد در انتظار بيداري دوباره اش ماند يا نه!؟؟!
شايد تخم آزادي من را نيز ماري از دنياي خودم خورده باشد؛
کسي چه ميداند...؟؟!!

پسری به دختری ریاضی یاد میداد ...... اورا بوسید ودوباره بوسید و گفت این عمل را جمع میگویند.
دختر اورا بوسید........... پسر گف این عمل را تفریق میگویند.
بعد همدیگر را به اغوش کشیدند و یکدیگر را بوسیدندو گفتند به این عمل ضرب میگویند.
ناگهان پدر دختر امد.....
صحنه را دید.....
پسر را مانند سگ زد!!!!!!
و از بالای پله ها به پایین پرت کرد.....
و گفت این عمل را تقسیم میگویند!!!!!!
سپس خشتک پسر را به سرش کشید و جوری بر سرش کوبید که سرش تا کمرش خم شد و گفت این عمل را صورت در مخرج میگویند!!!!

دیدین ریاضی چقدر شیرینه. من خودم هنوز تو شیرینیه ریاضی موندم.

بی سوادان قرن۲۱کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند وبنویسند،بلکه کسانی هستندکه نمی توانندآموخته های کهنه را دور بریزندودوباره بیاموزند... ”الوین تافلر”

بوسید بین گریه مراوگذاشت رفت
بی معرفت نگفت چراوگذاشت رفت

رفتم که التماس کنم مـــــردباشدو...
تنهااشاره کردنـــــیاوگذاشت رفت

هی دادمیزدم که ببین ای خداببین!
کارم کشیده شدبه کجاوگذاشت رفت

آهسته گفت: حال مرادرک میکنی؟!!
ناچارهستم ازتوجدا ... وگذاشت رفت

گفتم نروبدون تودیوانه می شوم
بغضش شکست توی فضاوگذاشت رفت

دست مراگرفت ودوباره رهام کرد
من راسپرد دست خداوگذاشت رفت

دیشب تمام دلخوشیام مثل یک خیال
تبدیل شدبه خاطـــــره هاوگذاشت رفت

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

پیرمردی, روستایی, هرروز, برای, نماز, منزل, خارج, مسجدمی, دریک, بارانی, خانه, بیرون, قدمی, چاله, افتاد, وگلی, بازگشت, لباس, راعوض, ودوباره, برگشت, مسافتی, ازخانه, جلوی, درمسجد, جوانی, چراغ, ایستاده, سلام, راهی, شدند, هنگام, ورود, وارد, پرسید, شیطان, هستم, بازگشتی, خدابه, فرشتگان, تمام, گناهان, بخشیدم, باردوم, ترسیدم, بیفتی, خداوند, بگوید, رابخشیدم, تلاش, گمراهی, آنان, داشتم, همین, آمدم, گرفتم, سلامت, برسی, خرابات, باشی, فارغ, بندهء, الله, همچو, چراغی, بشود, محضر, دوست, همیشه, حاضر, امروز, شاخه, ودستانی, لرزان, دیدارت, سردلتنگی, بوسه, دستهای, مهربانت, بودی, خالیت, کردم, دانم, وفرشته, آسمان, برایت, گیرند, میدانم, بهشت, توست, نگاهت, خدایا, دیگر, آغوشش, دوستان, وخودم, نوشتم, کنین, بخونین, واگه, نظری, داشتین, حتمابگین, تبعيدي, جايي, دنيايي, سکوت, فرياد, ميزند, آنقدر, حنجره, برميدارد, سرزميني, جريان, ندارد, مطلق, روحم, رحمي, عميق, زنجير, صدايي, ميشودو, گوشي, گداي, کلمات, بغضي, ميسپرد, شکستنش, ميبيند, نگاهي, خوانده, اينکه, باشي, نرسيده, وانتظاري, سويش, نيست, مطلقا, طرفه, واشکي, متبلور, بلوغ, نميرسد, سقوطش, چشمه, دريايي, زنداني, نيستم, آزادم, پرنده, ميگيردو, ميشکند, پروانه, روزي, هزاران, زنده, بودن, احيا, بلکه, گنجشکي, لانه, چوبي, براي, پرواز, ميکنند, نگرفته, مادرش, دنبال, مقصري, ديگر, معلوم, خاطر, نبرده, باشد, خاطره, چگونه, تکاندن, بالهايش, ميله, فراموشي, محبوس, نشده, باروري, آرزوهايش, نخورده, ميگفتم, وآنقدر, خسته, مکرر, بيهوده, خواب, ميرود, خوابي, نميداند, بايد, بيداري, ماند, شايد, آزادي, ماري, باشد؛, پسری, دختری, ریاضی, میداد, اورا, بوسید, میگویند, تفریق, همدیگر, اغوش, کشیدند, یکدیگر, بوسیدندو, گفتند, ناگهان, صحنه, مانند, بالای, پایین, تقسیم, خشتک, جوری, کوبید, کمرش, صورت, مخرج, دیدین, چقدر, شیرینه, هنوز, شیرینیه, موندم, سوادان, نیستند, توانند, بخوانند, وبنویسند, کسانی, هستندکه, کهنه, بیاموزند, الوین, تافلر, گریه, مراوگذاشت, معرفت, نگفت, چراوگذاشت, التماس, مردباشدو, تنهااشاره, دادمیزدم, ببین, خداببین, کارم, کشیده, شدبه, کجاوگذاشت, آهسته, مرادرک, میکنی, ناچارهستم, ازتوجدا, نروبدون, تودیوانه, بغضش, فضاوگذاشت, مراگرفت, رهام, راسپرد, خداوگذاشت, دیشب, دلخوشیام, خیال, تبدیل, هاوگذاشت,