تق تقی مثلثی
کیفیت عالی
قیمت ورقه ای ۳۰ تومان
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ورقه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
۳ راه برای آدمایی که از درس خوندن و کتاب درسی خوندن متنفرن:
1-یه ورقه بردار موضوعایی که باید یاد بگیری بنویس مثلا (قلب،کلیه، روند تناوبی،بار الکتریکی)
2-حالا هر موضورو برو گوگل کن و تو یوتیوب بگرد دنبالش تا کلی انیمیشین راجبشون پیدا کنی .
3- از اونجایی که مورد دومو خیلیاتون خسته تر از این حرفایید یه چنل معرفی میکنم کلی توش انیمیشین درسی داره:
زندگی مثل یک دیکته است
هی غلط مینویسیم، هی پاک میکنیم
دوباره مینویسیم، وباز پاک میکنیم
غافل از اینکه...
یک روز داد میزنند ورقه ها بالا
.. ..
تو نمیتوانی گذشتهات را بازنویسی کنی،
اما میتوانی یک ورقه سفید برداری و آیندهات را بنویسی...
سید محمدحسین بهجت تبریزی (زاده ۱۲۸۵ - درگذشته ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبانهای ترکی آذربایجانی و فارسی شعر سروده است.
استاد شهریار در تبریز بهدنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کردهاند.
خراب از باد پائيز خمارانگيز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم
خدايا خاطرات سرکش يک عمر شيدايي
گرفته در دماغي خسته چون خوابي پريشانم
خيال رفتگان شب تا سحر در جانم آويزد
خدايا اين شب آويزان چه مي خواهند از جانم
پريشان يادگاريهاي بر بادند و مي پيچند
به گلزار خزان عمر چون رگبار بارانم
خزان هم با سرود برگ ريزان عالمي دارد
چه جاي من که از سردي و خاموشي ز مستانم
سه تار مطرب شوقم گسسته سيم جانسوزم
شبان وادي عشقم شکسته ناي نالانم
نه جامي کو دمد در آتش افسرده جان من
نه دودي کو برآيد از سر شوريده سامانم
شکفته شمع دمسازم چنان خاموش شد کز وي
به اشک توبه خوش کردم که مي بارد به دامانم
گره شد در گلويم ناله جاي سيم هم خالي
که من واخواندن اين پنجه پيچيده نتوانم
کجا يار و دياري ماند از بي مهري ايام
که تا آهي برد سوز و گداز من به يارانم
سرود آبشار دلکش پس قلعه ام در گوش
شب پائيز تبريز است در باغ گلستانم
گروه کودکان سرگشته چرخ و فلک بازي
من از بازي اين چرخ فلک سر در گريبانم
به مغزم جعبه شهر فرنگ عمر بي حاصل
به چرخ افتاده و گوئي در آفاقست جولانم
چه دريايي چه طوفاني که من در پيچ و تاب آن
به زورقهاي صاحب کشته سرگشته مي مانم
ازين شورم که امشب زد به سر آشفته و سنگين
چه مي گويم نمي فهمم چه مي خواهم نمي دانم
به اشک من گل و گلزار شعر فارسي خندان
من شوريده بخت از چشم گريان ابر نيسانم
کجا تا گويدم برچين و تا کي گويدم برخيز
به خوان اشک چشم و خون دل عمريست مهمانم
فلک گو با من اين نامردي و نامردمي بس کن
که من سلطان عشق و شهريار شعر ايرانم
✘ بدم میاد میفهمی؟!؟!؟!
✘ از بعضی آهنگا●●
✘ از بعضی اس ام اس ها●●
✘ از بعضی از ورقه های دفتر خاطراتم●●
✘ از بعضی حرفایی که زده میشه و بهش عمل نمیشه●●
✘ از حسودی کردن به کسایی که مخاطب خاصم دوستشون داره●●
✘ از فکر کردن به کسی که نمیدونم چقد بهم فکر میکنه●●
✘ از درد و دل کردن با کسی که خودش درد دلمه●●
✘ از حوصله ندارم هایی که میشنوم●●
✘ از قول هایی که فراموش میشه●●
✘ از دوست داشتن های موقت●●
✘ از بازیچه ی دست کسی بودن●●
✘ از حسرت دیدن مخاطب خاصم●●
✘ از دوست دارم های الکی●●
✘ از دیدن شماره ی بعضی ها تو گوشیم●●
✘ از وانمود کردن به خوشحالی●●
✘ از اینکه براش مهم نیستم●●
✘ از همه چی●●
✘ از همه چی●●
✘ بدم میاد میفهمی؟!؟!؟!●●●●●●●●
سر جلسه امتحان یه آقا بغل دستم نشسته بود
منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه! اونم فقط گوش میداد
امتحان که شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد!
وضع یه جوری شده که میترسم بالای ورقه امتحان به جای نام و نام خانوادگی یوزر نیم پسووردمو بنویسم :|
والا از من بعید نیس :|
تمامِ مردم شهر دارند تمرین عاشقی می کنند
اما من مدتهاست ورقه ام را بالا گرفته ام
اجازه خدا!!!
میتونم ورقه ام و بدم؟؟
میدونم زوده!!ولی من تموم کردم...دیگه خسته شدم..
سخت ترین امتحانی بود که ازم گرفتی!!منم مثل همیشه خراب کردم!!
منتظرم ببینم چه نمره ای میگیرم!!
ولی میخوام بدونی هنوزم به تو و نمره ای که میدی امیدوارم!!!