وسایل خفن کره ای اصل؛))
بری اینجا عاشق وسایلش میشی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی وسایلش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
امروز یه خانواده رو از خونشون انداخته بودن بیرون با وسایلشون کنار خیابون بودن. تصویر مردی که نمیتونست سرشو بیاره بالا و زن و بچشو ببینه قطعا غمگین ترین تصویر دنیا بود برا من.
یک جایی در زندگی آدم باید راهنما بزند، آرام آرام بیاید کنار جاده بایستد. بعد که ایستاد از ماشین پیاده شود برود در عقب را باز کند رو کند به خودِ کهنه اش و بگوید بفرمایید پایین. باید رو کند به خود منفی بافش، به خود اهل شکایتش، به خود بی جنبه اش، به خود قدرنشناسش و بگوید که پیاده شو. باید خیلی بی تعارف زل بزند به چشم خود قدیمی اش و توضیح بدهد که دیگر ادامه این وضع ممکن نیست و زمان خداحافظی رسیده. آنوقت خود کهنه اگر پیاده نشد باید دستش را دراز کند و یقه خود کهنه را بگیرد و بیاندازدش بیرون. لازم شد وسایلش را هم از صندوق بردارد پرت کند جلویش.
بعد هم خود کهنه را رها کند کنار همان جاده برود دوباره بنشیند پشت فرمان. راه بیافتد در جاده. در آیینه به پشت سر هم نگاه نکند.
راه بیافتد به جستجوی خودی نو. بگردد دنبال خود نویی که قدرشناس و سپاسگزار باشد. خود نویی که قدر لحظه لحظه زندگی را بداند. خودی که آرامش بیاورد. خودی که لبخند بیاورد. خودی که اهل مهربانی باشد. خودی که جایی کنار جاده ایستاده است به انتظار. خودی که تا خود کهنه هست سوار نخواهد شد.
توی جبهه٬تعاون محلی بود که بچه ها ساک شخصی خودشون رو تحویل میدادند و بجاش یه پلاک میگرفتند و بعد از اینکه میخواستند برن خونشون می رفتند تعاون پلاک رو تحویل میدادند و وسایل شخصیشون روتحویل میگرفتند...
الان حدود شش هزار ساک هنوز که هنوزه داخل تعاون مونده و این یعنی اینکه هیچ وقت هیچ پلاکی برنگشته تا وسایلش رو تحویل بدن...
هیچ وقت...
شادی روح شهدا صلوات...
کی تو خونوادش همه چی برعکسِ بقیه ی خونواده هاست عایــآ!؟
مثلاً تو خونه ی ما بجای اینکه مامانم همش بگه من لباس ندارم یا چی بپوشم، بابام این حرفو میزنه!!
جای اینکه مامانم وسایلشو با صغری خانوم مقایسه کنه، بابام مدل ماشینشو با آق مصطفی مقایسه میکنه!!
جای اینکه مامانم به زور بابامو ببره واس خرید لباس و اینا، بابام مامانمو به زور میبره تا یه لباس واس مامانم بخره!!
و مهمترین مسئله اینکه،شبا مامانم جای بابام کولرو خاموش میکنه O_o
واقعً ما چرا اینگونه ایم!؟!؟ O_o
یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووی مگه کوری؟ همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش!!! والا...
دیگه قضیه ی این گودزیلا ها از مد افتاده و طبیعی شده واسه همه. .
دخترخالم 5سالشه به خدا هم لپ تاپ داره . هم تبلت .حالا بقیه ی امکانات و وسایلش بماند .. و از همه چیزشم سردرمیاره و یه پا استاده برای خودش. مام هم سن اینا بودیم درماشینو با یه ساعت گریه و التماس با دزدگیر بازمیکردیمو یه هفته خر کیف میشدیم !!!!
ولی خوشم میاد که آینده ی مملکت با اینا درخشانه . . . .
ولی هرچی باشن که نه ادب حالیشونه و معرفت . . .
به سلامتیه خودمون که تو بچگی اگه از این چیزا سردرنمیاوردیم (یعنی نبود که سردربیاریم) ولی احترام به بزرگتر حالیمون بود و با ادب بودیم . . ولی اینا. . .