صبح بایداینجوری شروع بشه ک خواب باشه و روش بهتو موهاش ریخته باشه توصورتش،بزنیشون پشت گوشش،باپشت دست بکشی رولپش،پتوروبکشه روسرش،بگه نکن دیوونه
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی وصورتش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
مردي با اسب و سگش درجادهاي راه ميرفتند.
هنگام عبوراز كنار درخت عظيمي، صاعقهاي فرود آمد وآنها را كشت. اما مرد نفهميد كه ديگر اين دنيا را ترك كرده است و همچنان با دوجانورش پيش رفت.
گاهي مدتها طول ميكشد تا مردهها به شرايط جديد خودشان پي ببرند.پياده روي درازي بود، تپه بلندي بود، آفتاب تندي بود، عرق مي ريختند و به شدت تشنه بودند. در يك پيچ جاده دروازه تمام مرمري عظيمي ديدند كه به ميداني باسنگفرش طلا باز ميشد و در وسط آن چشمهاي بود كه آب زلالي از آن جاري بود. رهگذر رو به مرد دروازه بان كرد و گفت: "روز بخير، اينجا كجاست كه اينقدر قشنگ است؟"
دروازهبان: "روز به خير، اينجا بهشت است."
- "چه خوب كه به بهشت رسيديم، خيلي تشنهايم."
دروازه بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "ميتوانيد وارد شويد و هر چه قدر دلتان ميخواهد بوشيد."
- اسب و سگم هم تشنهاند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حيوانات به بهشت ممنوع است."
مرد خيلي نااميد شد، چون خيلي تشنه بود، اما حاضر نبود تنهايي آب بنوشد. ازنگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اينكه مدت درازي از تپه بالا رفتند،به مزرعهاي رسيدند. راه ورود به اين مزرعه، دروازهاي قديمي بود كه به يك جاده خاكي با درختاني در دو طرفش باز ميشد. مردي در زير سايه درختها دراز كشيده بود وصورتش را با كلاهي پوشانده بود، احتمالأ خوابيده بود.
مسافر گفت: " روز بخير!"
مرد با سرش جواب داد.
- ما خيلي تشنهايم . من، اسبم و سگم.
مرد به جايي اشاره كرد و گفت: ميان آن سنگها چشمهاي است. هرقدر كه ميخواهيدبنوشيد.
مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگيشان را فرو نشاندند.
مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتيد، ميتوانيدبرگرديد.
مسافر پرسيد: فقط ميخواهم بدانم نام اينجا چيست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمري هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نيست، دوزخ است.
مسافر حيران ماند:" بايد جلوي ديگران را بگيريد تا از نام شما استفاده نكنند! اين اطلاعات غلط باعث سردرگمي زيادي ميشود! "
-كاملأ برعكس؛ در حقيقت لطف بزرگي به ما ميكنند. چون تمام آنهايي كه حاضرندبهترين دوستانشان را ترك كنند، همانجا ميمانند...
✔میدونی ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ؟
❥• یعنی ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺗﻪ
ﯾﻬﻮ ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﺎ ﭼﺸﺎﺵ ﭘﺮ ﺍﺷﮏ ﺑﺸﻪ
ﺑﮕﻪ ﺁﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﺧﻞ ﺷﺪﯼ ؟✔میدونی ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ؟
❥• یعنی ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺗﻪ
ﯾﻬﻮ ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﺑﮑﺸﯽ ﺗﺎ ﭼﺸﺎﺵ ﭘﺮ ﺍﺷﮏ ﺑﺸﻪ
ﺑﮕﻪ ﺁﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﺧﻞ ﺷﺪﯼ ؟
ﺑﮕﯽ ﺁﺭﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺧﻞ ِﺗﻮ !
❥•وقتی ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺑﺤﺚ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺭﯾﺰ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﮕﯽ
ﺧﺎﮎ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ
ﺑﺎﺯ ﺗﻮ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﯼ ؟
ﻧﮕﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻬﺖ ﻧﻤﯿﺎﺩ ؟
ﺍﺻﻼً ﮔﻮﺵ ﻧﻤﯿﺪﯼ ﻫﺎ !
ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﺩ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ
ﺑﮕﯽ ﭼﯽ ﮔﻔﺘﯽ ؟
ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ ؟
ﺧﺐ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
❥•یعنی بگیری محکم گازش بگیری که جیغش دربیاد
بگی لوووس!دردت اومد؟
خب بده جاشو بوس کنم
❥•دﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻤﻊ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﻭ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﯾﻬﻮ ﻭﺳﻂ ﺣﺮﻓﺶ ﺑﭙﺮﯼ ﻭ ﺑﮕﯽ
ﺗﻮ ﭘﺮﺍﻧﺘﺰ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﺍﯾﺸﻮﻧﻮ ﺧﯿﻠﯽ دوس دارم
ﺧﺐ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ
❥•یعنی اینکه ساعت 5 صب که خوابه
آب بریزی رو سروصورتش
و وقتی بیدار شد
بگی دلم برات تنگ شد چقد میخوابی!
❥•دﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ
ﻣﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ای