️دوست داشتن و موندن با کسی که
هیچ ️ عیب و ایرادی نداره
️️یاهرروز باهاش تـوعشق وحالی
️هیچ هنری نداره
اصلا عشق نیست معامله است
قشنگیش به اینه که اگه واقعا عاشقشی
بدبود اشتباه کرد یا هرچیزی
ولش نکنی
کنارش بمونی
درستش کنی!.️
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی وعشق
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
وعشق قافیه اش گرچه مشکل است اما
خدا اگر که بخواهد، "ردیف" خواهد شد ...
. نیما شکرکردی
.
فقط باتوعشقم .
میتونم آروم شم..
پست ویژه تقدیم به عشقتون.️
هرصبح،
آغازیست دوباره؛
برای آموختن، وبالیدن!
آغازی برای تکاندن غباراز دل،
ونشاندن غنچه های
محبت وعشق!
پس شروع دوباره زندگی
برتو مبارک
رهایی واقعی
رهایی از خود است
از حرص و کبر
از خشم
از نفرت و
از قضاوت ها
ملامت ها؛
آنچه بجا می ماند،
آرامش است و آزادی وعشق است
آرزو میکنم
بعضی از اصوات را نشنوی
بعضی از رنگها را نبینی
بعضی از افکار را نفهمی
بعضی از حالات را حس نکنی
آنچه حس میکنی
تنها
نور باشد
وعشق باشد و خوشبختی
همیشه اینجوری نگاهم میکنه...همینجوری سرد ...درست بعد از اون ضربه ای که خورد!
باهام بحث میکنه...هرروز هرشب...یه اهنگ یه متن یه عکس یه جمله که میخونه و یاده اون میافته!
بهم میگه:اینطورفکر نکن که من ازرفتنش اذیت میشم..نه!من فقط حس میکنم که یه احمق فرض شدم..یه ساده لوح..یکی که صادقانه عشقش رو بیان کرد ولی.....!
باافسوس ودلسوزی نگاهش میکنم...یه زهر خند میزنه و میگه:برا من دل نسوزون!
یه ابروم میپره بالا...این دخترهمیشه چشمای ادما رو قشنگ میخونه!
_میدونی چراهیچوقت ندیدمش از نزدیک؟
زل میزنم تو چشماش..پوزخندمیزنه؛چشماش پرازغم میشه:اون بهترازخودم منو میشناخت!
نمیخواست دروغ بودن حرفاشو ازچشماش بخونم!
+میتونی بهش فکر نکنی؟
سرشو میاره بالا..موهای کوتاهش که یادگاره همون روزاست رو ازروی چشماش کنارمیزنه...چشمای قهوه ای رنگش رو ریز میکنه و پوزخند میزنه!
_البته که میتونم...من اونقدر ضعیف نیستم که بخوام به خاطرگذشته ای که تموم شده افسوس بخورم...من غرورم نشونه گرفته شد...اماساختمش..مغرور سرشو بالا میگیره وادامه میده...من قویتر ازین حرفام...چشماش پرازاشک میشه ...بغض میکنه . ..داد میزنه خودم غرور خودمو با هر دفعه گریه کردنم نشونه میگیرم...لعنت بهش..لعنت!
باخودش میخونه:قراره تو وعشق مااین نبودکه دنیامو تنهابذاری بری...بگیری ازم قلب واحساسمو خودت قلبتو جابذاری بری...!
_ولی دلم براش تنگ شده...خیلی زیاد!اون هیچوقت عادی نشد برام...هیچوقت به نبودنش عادت نکردم ...حتی حالا که خودش نیست...هرچیزی منو یادش میندازه....دوباره چشماش پراز غم میشه...باحقارت به خودم نگاه میکنم...به خودم که بایه چهره ی داغون ترازهمیشه روبه روش وایستادم..به چشمای غمگینم نگاه میکنم...تنهاتراز هرروزباز باخودم حرف زدم...راهمو کج میکنم سمت دنیام!
من تاقبل ازون اتفاق دیوونه نبودم!
توعشق بودیو
اینرا ازرفتنت
فهمیدم!
هیچ کس منتظر خواب تو نیست
که به پایان برسد
لحظه ها می آیند
سالهامیگذرند
وتودر قرن خودت می مانی
ما از این قرن نخواهیم گذشت
ماازاین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که کسان دگری ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند مارابه قطار دگران
وبه قرن دوهزار
مگرانگیزه وعشق
مگراندیشه وعلم
مگر آیینه وصلح
وتقلا وتلاش
بخت از آن کسی ست
که مناجات کند باکارش
ودر اندیشه ی یک مسئله خوابش ببرد
وکتابش رابگذارد در زیر سرش
وببیند در خواب
حل یک مسئله را
باز باشادی درگیری یک مسئله بیدار شود
قرن ها گرچه طلبکار جهانیم ولی
ما بدهکار جهانیم
در این قرن چه باید بکنیم؟
هیچ کس گاری مارابه قطاری تبدیل نکرد
هیچ کس ذوق واندیشه ی پرواز نداشت!
هیچ کس ازسرعبرت به جهان خیره نشد!
هیچکس از سفری تحفه وسوغات نداشت!
من در این حیرانم
که چرا قافله ی علم از اینجا نگذشت؟
یااگر آمد ورفت
پدرانم سرگرم چه کاری بودند؟؟
سهــــراب سپهری
استادی پرسید:چرا وفتی عصبانی هستیم داد میزنیم ؟
یکی ازدانشجویان گفت :چون درآن لحظه خونسردیمان را از دست می دهیم
استاد گفت :این درست ؛اما چراباوجودی که طرف مقابل کنارمان است داد می زنیم ؟
بعد از بحث های فراوان سرانجام استاد چنین توضیح داد :
هنگامی که دونفراز یکدیگر عصبانی هستند قلبهایشان از یکدیگرفاصله می گیرد
وبرای جبران این فاصله مجبورند داد بزنند،هرچه عصبانیت بیشتر،فاصله بیشتر
وآنها باید صدایشان را بلندتر کنند،
سپس استاد پرسید :هنگامی که دونفرعاشق همدیگر باشندچه اتفاقی می افتد؟
آنها به آرامی با هم صحبت می کنند،چرا؟
چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است وهنگامی که عشق شان به یکدیگر بیشتر شد
حتی حرف معمولی هم باهم نمی زنند وفقط در گوش هم نجوا میکنندوعشق شان همچنان بیشتر می شود
سرانجام حتی نجوا هم نمی کنندوفقط یکدیگررا نگاه می کنند
این همان عشق خداست به انسان
که خدا حرف نمی زنداما همیشه صدایش رادر همه وجودت حس میکنی
اینجاست که بین انسان وخداهیچ فاصله ای نیست
ومی توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی
بااو حرف بزنی
خدایی باشید وعاشق....♥