امروز از کنار یکی بی تفاوت رد شدم که یه زمانی تمام وقتم با اون می‌گذشت.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»

به مرور فهمیدم که هر چیزی که واقعاً متعلق به من باشه، بدون تلاش و اصرار جاش رو توی زندگی‌م پیدا می‌کنه. فهمیدم که خیلی جاها «نه» گفتن به دیگران، یه «بله» گفتن به خودم و ارزش‌هامه. فهمیدم که زندگی خیلی کوتاهه؛ باید وقتم رو صرف کسایی کنم که منو همین‌طور که هستم می‌پذیرن.

í spєnd mч tímє lσvíng thσsє whσ lσvє mє

من وقتمو صرف دوست داشتن کسایی میکنم که منو دوست دارن‌‌

.࿐

به خودتون افتخار کنید که دیگه اون آدم
قبلی نیستین چون خیلی از وقتمون صرف
آدمای بیخود کردیم که هیچ احترامی
واسمون قائل نبودن پس از الان به بعد
هم رفتن یا موندن کسی توی زندگیمون
براتون مهم نباشه و فقط به اهدافی که
قراره بهشون برسید فکر کنید.

𝐂𝐮𝐫𝐫𝐞𝐧𝐭𝐥𝐲 𝐜𝐫𝐞𝐚𝐭𝐢𝐧𝐠 𝐭𝐡𝐞 𝐰𝐨𝐦𝐚𝐧 𝐈 𝐰𝐚𝐧𝐭 𝐭𝐨 𝐛𝐞. 𝐄𝐱𝐜𝐮𝐬𝐞 𝐦𝐞 𝐰𝐡𝐢𝐥𝐞 𝐈 𝐛𝐞𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐬𝐮𝐩𝐞𝐫 𝐬𝐞𝐥𝐟𝐢𝐬𝐡 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐦𝐲𝐬𝐞𝐥𝐟 𝐦𝐲 𝐭𝐢𝐦𝐞 𝐚𝐧𝐝 𝐦𝐲 𝐞𝐧𝐞𝐫𝐠𝐲

در حال حاضر دارم زنی که دلم می‌خواد باشم رو می‌سازم. ببخشید که در این حین در مورد خودم وقتم و انرژیم خودخواه می‌شم🤍

♡

ما به میانگین پنج آدمی تبدیل میشویم
که بیشتر وقتمان را با آنان‌ها سپری می‌کنیم.

- اثر مرکب | دارن هاردی


. .

•
مثلا همینجوری باشه بری و هیچوقتم هوا روشن نشه.

「♡」

•
من از تعهد نمیترسم من از هدر دادن وقتم میترسم

「♡」

‏تو میری و هیچوقتم نمیفهمی طرف مقابل با چه خاطره هایی شبو صبح میکنه

خیلی ببخشیدا ولی من حتی یک ساعت از وقتمو صرف کسی که بدونم هنوز درگیر اکسشه نمیکنم.