When I detach myself from people, is far the scariest part about me, because I can love you to death and never speak to you again.

ترسناک ترین قسمت در مورد من، وقتیست که خودم رو از مردم جدا میکنم.
چون من میتونم تو رو تا حد مرگ دوست داشته باشم و دیگه هرگز باهات صحبت نکنم.

.࿐

شق القمر
وقتیست
که تاری از مویت
وسط صورتت می افتد!...

چند وقتیست هر چه می گردم ، هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم !
نگاهم اما . . .
گاهی حرف می زند ، گاهی فریاد می کشد . . .
و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید !
سکوت میکنم
نه به احترام آنان که از فریادم خسته شدند !
نه برای آنانی که به دنبال سکوتم هستند !
نه برای دل او که میخواهد با سکوتم مرا بشکند !
و نه برای بودنی تکراری سکوت میکنم . . .
چون صدای تو را در سکوت می شنوم ، تو که تمام دنیای پر از فریادم را به یکباره خاموش کردی و به من سکوت را هدیه دادی . . .

به سراغ من اگر می آیی

دگر آهسته نیا!!!

چند وقتیست که فولاد شده

چینی نازک تنهایی من...

برو بازار ببین رونقِ پرچم شده است

شورشی سخت ، میانِ دلِ_آدم شده است

دستِ من نیست اگر ثانیه را می شِمُرم

چند وقتیست دلم تنگِ محرّم شده است

چند وقتیست همه دلگیرند از من
دلیل می خواهند برای غمگین بودنم
برای نا امید بودنم
برای تلخ شدنم
نگران نباشید
من نه غمگین شده ام
نه نا امید.... نه تلخ
فقط مدتیست گم شده اند
صبرم...تحملم....امیدهایم....انگیزه ام
نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سرگذشتم جا گذاشتمشان

چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما گاهی حرف میزند

گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی میگردم

که بفهمد این نگاه خسته چه می خواهد بگوید …

چند وقتیست همه دلگیرند از من.....
دلیل می خواهند....
مدرک می خواهند برای غمگین بودنم....
برای ناامید بودنم....برای تلخ شدنم.......
نگران نباشید....من نه غمگین شده ام...
نه ناامید....نه تلخ.......
فقط مدتیست به دنبالشان می گردم.....
مدتیست گم شده اند....
صبرم....تحملم......امیدهایم.....انگیزه ام......
نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سرگذشتم جا گذاشتمشان.......

لبخندت را چند وقتیست ندیده ام براى دلم بى بهانه بخند

نمی دانم کجاست و چگونه می گذرد …
چند وقتیست از “حالم” بی خبرم !