چه زیبا گفت شاعر
اگر مستضعفی ديدی،
ولي از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی.
به انسان بودنت شک کن
اگر چادر به سر داری،
ولي از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن
اگر قاری قرآنی،
ولي در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی.
به انسان بودنت شک کن
اگر گفتی خدا ترسي،
ولي از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدي.
به انسان بودنت شک کن
اگر هر ساله در حجّي،
ولي از حال همنوعت
سوالي هم نپرسيدي.
به انسان بودنت شک کن
اگر مرگِ کسی ديدي،
ولي قدرِ سَري سوزن
ز جاي خود نجنبيدي
به انسان بودنت شک کن...
امام رضا عليه السلام
كسى كه يكى از برادران دينى اش براى كارى به او پناه آورد ولى او، با آنكه مى تواند، پناه ندهد و كارى برايش نكند، رشته ولايت خداى متعال را بريده است.
بحارالانوار،ج72،ص181
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ولاي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
" يــا صاحـــب الـــزمــــان "
آقاي مـن !
مــولاي مـن !
از قـديــم گفته انـد :
" خلايـــق هــرچه لـــايــق " بي راه نگـــفـته انــد .
اقرار مـــي کنيم هنوز ليـــاقت حضور در محـــضر شما را پيدا نکرده ايــــم
که اگرغيـــر از اين بـــود
هم اينـــک در زمان ظهـور و در حـــضور شما به سرمي برديـــم .
" از ماســت که برماســــت "
آري، ما مـــستحق بلــــاي غيبـــتيـم ؛
سزاوار چنــيـن سرنوشــتي هستـــيم ؛
تــو را نخواســته ايم ؛ به بي امامـــي " عــادت " کـرده ايم ؛
هنــوز باورمان نــشــده
" تا نيايي گره از کـار بشر وا نــشــود "
رابطه ي معكوسي كه با اومدن من به يك جمله و خالي شدن اينجا هست تو روابط معكوس فرمولاي فيزيك وشيمي نيست ...
با دوستان فاطمه ، لطف عميم داشت
با آنكه نام و شهرت « عبدالعظيم » داشت
هر كس كه پاس بندگي آن حريم داشت
با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت
عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت
يعني كه ره به چشمة فوز عظيم داشت
روحي درآستان ولايت مقيم داشت
دستي پر از كرامت و طبعي كريم داشت
راهي به آستان خداي رحيم داشت
با آنكه جان روشن و قلب سليم داشت
با اهل بيت رابطه اي مستقيم داشت
چون درك كرده بود ، مقام كليم داشت
هر كجا مجلس مدح تو به پا مى گردد
اشک شوق از قفس دیده رها مى گردد
با شما مى شکفد غنچه اگر مى شکفد
یا که برگى اگر از شاخه جدا مى گردد
روى خورشید اگر از تو درخشان نشده ست
پس زمین دور سر شمس چرا مى گردد؟
"بأبى أنت و أمّى" که سعادتمند است
هرکه در مسلک عشق تو فدا مى گردد
کعبه از عشق تو بى پرده گریبان چاک است
بى سبب نیست اگر قبله ى ما مى گردد
دور باطل زده، سرگرم تسلسل شده است
هرکه بى مهر تو دنبال خدا مى گردد
درد ما درد خمارى ست، که با یک بوسه
روى انگور ضریح تو دوا مى گردد
عاقبت مى رسد آن مرد و چون ایوان نجف
گنبد همسرتان نیز طلا مى گردد ..
عيد ولايت مبارك!
روزي ديـگر شـايعه کـردند بهـشتي سـني اسـت
و در اذان و اقـامه اشـهد ان عليـا ولـي الله را نمـي گويد،
بـه فـردي که ايـن شـايعه را بـاور کـرده بود،
گفتنـد در نمـاز جـماعت شـرکت کـن تا خـودت بشـنوي
کـه اشهـد ان علـيا ولـي الله مي گـويد
بـه شهيد بهشتي هم گفتند امشب اشهد ان عليا ولي الله را بلندتر بگو
تا اين فـرد بشنود، اما آن شب که آن فرد در نماز جماعت حضـور داشت،
شهيد بهـشتي اشهد ان عليا ولي الله را که مستـحب بود، نگفت !
بعـد از نمـاز از او پرسـيدند چـرا؟
«گفـت: مـن تمـام وجـودم به ولايت عـلي شـهادت مـي دهد،
امـا ديـدم اگـر امشب بگويم، بخـاطر علـي نيست.
بلکـه بخـاطر اين است که يک مخالف خودم را راضـي کنم پس نگفتم .»
خدایم را دوست دارم..
همان خدايي که:
دغدغه اي براي از دست دادنش را ندارم..
همان خدايي که مرا در آغوش گرفته..
و از مسير گل ولاي عبور مي دهد..
خدايم را عاشقانه دوست دارم و مي پرستم..
نه ترسي دارم براي نابودي اش و نه غمگينم در نبود حضورش..
مولاي من
دست از غیر تو شسته ، نشسته ام به انتظار . وقت رفتن نرسیده؟