نه پسر جدی جدی والدین متوجه تروماهایی که بهمون وارد میکنن نیستن، امروز بابام بعد چندماه فهمید میرم تراپی خیلی جدی پرسید مگه مشکلت چیه؟ میری تراپی چی میگی؟ :))))

“اونا هم اولین باره که این زندگی رو تجربه میکنن (و اولین باره که والد هستن) و یه‌ جاهایی واقعا نمیدونن باید چیکار کنن”

.


کادویی هست که یه ماه بعد از تولدت دریافت می کنی، پیتزایی هست که بابت قول دوماه پیش برات می خره، ساسون هایی هست که بعد از یه عروسی رفتن تازه توسط خیاط درست می شه و دیگه تا سه سال بعد خبری از هیچ عروسی ای نیست، می بینی چه بی مزه و بی فایده س؟ ماجرای عشقیه که خیلی دیر بهت ابراز می شه، دیرتر از زمانی که بهش نیاز داشتی، با فاصله ی وحشتناک از شخصی که نیاز داشتی دوستت داشته باشه، در وقتی که هورمون های عشق جاشون رو به هورمون های واقعگرایی یا کار دادن...
هیچ چیزی نباید دیر بشه، هیچ چیزی!

نوشته بود: "یک‌نفر میتونه توی دوماه، احساسی درون شما به وجود بیاره، که یه شخصی دیگه تو دوسال هم نتونسته بود. زمان مهم نیست، شخصیت مهمه.

فکت:
اگه رو یه نفر بیشتر از یکی دوماه کراش داشتی باشی، بدون داری عاشقش میشی

تورنومنت ۵میلیون تومانی اوماها۵ جمعه شب ساعت ۲۳

تو اکثر رابطه ها بعد یکی دوماه ،
یا نت قطه یا ویپی ان مشکل داره
ک دیر سین میخوره

میخوام بگم تو دوماه با یه نفر به جایی میتونی برسی که تو دوسال با یکی دیگه نرسیدی
آدما مهمن

: علی

اختلاف طبقاتی فقط اونجا که یه عده حیوون خونگی گوشت خوار دارن، یه عده هم دوماه یه بار گوشت میخورن!

‏زمان خیلی چیزارو عوض میکنه مثلا دوماه پیش رو یکی کراش داشتم الان رو یکی دیگه کراش دارم

‏چطوری انقدر راحت خیانت میکنیدو بعد دوماه برمیگردید
‏من یه بار به استاد ریاضی تو ارزشیابیِ استاد 12 دادم دیگه روم نشد برم سر کلاسش