گفت تماشای بعضی ویرانی ها زیباست
فرو ریختم ..

یادآوری:

آسون ساخته نشدی که به راحتی ویران بشی!

یادآوری:
آسون ساخته نشدی که به راحتی ویران بشی!


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »

And sometimes only you know;
how ruined
How unrevivable and
How blind whistle...!

و گاهی فقط خودت میدانی؛
چقدر ویرانه ای
چقدر غیر قابل احیا و
چقدر سوت کور...!

‏من می‌ایستم، تا لحظه‌ی فرو ریختن سقف، تا لحظه‌ی سوختن تمام و کمال زندگی، تا لحظه‌ی ویران شدن؛ اما اگر بروم، دیگر هرگز باز نخواهم گشت

حالم شبیه وقتیه که اردکا از استخر تونی سوپرانو رفتن، نامساعد و نزدیک به ویرانی.

اونجا که صائب میگه:

غافلی از حالِ دل، ترسم که این ویرانه را

دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند...


. .

سبز ماندن میان این ویرانی
ریشه میخواهد

تنها زمانی "صبور"خواهی بود،
که صبر رو یک قدرت
بدانی نه یک "ضعف"
آنچه ویران مان می کند
روزگار نیست
حوصله ی کوچک ما
برای آرزوهای بزرگ ماست...

اگه یه زمانی قلب کسی رو شکستید ،
بعدش جوری رفتار نکنید که انگار بینتون هیچ اتفاقی نیفتاده !
برای بخشیده شدن تلاش کنید؛ نشون بدید که پشیمونید تا شاید طرف مقابلتون بتونه شما رو ببخشه...

همونطوری که مرحوم افشین یداللهی گفته:
«با حس ویرانی بیا ، تا بشکند دیوارِ من... »