حد وسط نداشتم، هیچگاه!
یا شاد شاد، یا غمگینِ غمگین. یا شادی، داشت پروازم میداد، یا غم، داشت مرا میکشت.
در دوست داشتن هم همین بودم، همیشه.
یا آنقدر دوست داشتم، که حد نداشت، یا آنقدر دوست نداشتم که اهمیتی داشته باشد. و همین مانع از معاشرت من با آدمها میشد.
من زود از همهچیز خسته میشدم و خیلی زود حوصلهام از رابطهها و رفت و آمدها و بحثهای بینتیجه سر میرفت...
من داشتم هر روز تنهاتر میشدم،
با دستهای خودم.
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ْنتیجه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
حد وسط نداشتم، هیچگاه! یا شاد شاد، یا غمگینِ غمگین. یا شادی، داشت پروازم میداد، یا غم، داشت مرا میکشت.
در دوست داشتن هم همین بودم، همیشه.
یا آنقدر دوست داشتم، که حد نداشت، یا آنقدر دوست نداشتم که اهمیتی داشتهباشد. و همین مانع از معاشرت من با آدمها میشد.
من زود از همه چیز خسته میشدم و خیلی زود حوصلهام از رابطهها و رفت و آمدها و بحثهای بینتیجه سر میرفت...
من داشتم هر روز تنهاتر میشدم،
با دستهای خودم.
#نرگس_صرافیان_طوفان
بـــہ اِحترام رِفـْیْـقـام خودمو پیش خـِیْـلـیْـا خـــَراب ْکَرْدَم
منتی نیس ولــــے... بـــہ ایْـن ْنتیجه رِســیْــدَمْ کــہ اشتباه کـْْْْْٰٰٰٰٰٰٰردم