یه بار با رفیقم رفتیم تولد مخاطب خاصش،
خیلی باکلاس بودن، از اون خرمایه ها هم بودن.
بابا دختره همینجور تراول پنجایی می ریخت رو سر دخترش
هیشکیم به تراولا نگا نمی کرد فقط می زدن می رقصیدن
منو رفیقمم پامونو میزاشتیم رو تراولا انقد فشار می دادیم تا کف پامون عرق می کرد
تراول می چسبید به پامون می رفتیم دسشویی میزاشتیم جیبمون!
اونجوری نگا نکنید پول لازم بودیم!
خلاصه یاد یکی از عروسی هامون افتاده بودم
ک داییم یه بسته ۱۰۰تومنی پاچید رو سر عروس ۴نفر دستشون شکست
۲نفر سرشون، بابابزرگمم انگشت دستش شکست، ۵نفرم رفتن تو کما :|
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پامونو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)