شاعر میگه:
"هر جا هوا مطابق میلت نشد، برو. فرق تو با درخت، همین پای رفتن است!"
ولی من از شما میپرسم...
مگه ریشه آدم پاهاشه که بتونه راحت بره؟
ریشه آدم دلشه
- نجمه علیزاده
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پاها
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اگه نبودی این پاها
خیلی وقت پیش وایمیستاد
حواسم هست، تو موندی باهام
وقتی نمیتونستم راه بیام .🩵
𝐀𝐧𝐝 𝐈 𝐚𝐬𝐤 𝐲𝐨𝐮 𝐆𝐨𝐝 𝐭𝐡𝐞 𝐩𝐨𝐰𝐞𝐫 𝐭𝐨 𝐬𝐭𝐚𝐧𝐝 𝐮𝐩 𝐚𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐰𝐢𝐭𝐡𝐨𝐮𝐭 𝐥𝐲𝐢𝐧𝐠 𝐨𝐧 𝐚𝐧𝐲𝐨𝐧𝐞'𝐬 𝐬𝐡𝐨𝐮𝐥𝐝𝐞𝐫
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنم که به تنهایی روی پاهای خود بایستم بدون آنکه روی شونهی کسی تکیه کنم .️
ما بیش از اندازه قوی بودیم؛
مدام می شکستیم، شکسته هایمان را بند می زدیم و ادامه می دادیم،
اشک می ریختیم، اشک هایمان را خودمان با دستهای خودمان پاک می کردیم و دوباره با تمام جسارت، روی پاهای خودمان می ایستادیم.
ما بیش از اندازه قوی بودیم، به کسی تکیه نمی دادیم، با کسی از دردهایمان نمی گفتیم و از کسی کمک نمی خواستیم.
ما به قیمت همین قوی بودن، از پا در آمدیم!
قوی بودن را برای ما بد تعریف کرده بودند...
از دید بقیه روی پاهام ایستادم ، حالم خوبه و واقعا قوی ام ، اما حقیقت اینکه خستم ، تیکه تیکه شدم ، می خوام فرار کنم ، می خوام برم و ناپدید شم .
هرگز با چشمهای من خودت را تماشا نکردهای
تا بدانی چقدر زیبایی...
هرگز با گوشهای من خودت را نشنیدهای
تا بدانی چه آرامشی در صدایت ریخته!
هرگز با پاهای من، با شوق به سمتِ خودت قدم برنداشتهای و هرگز با دستهای من دست خودت را نگرفتهای! تو هرگز با قلب من خودت را دوست نداشتهای و نمیدانی چگونه میشود عاشقت شد و از این عشق مُرد!
تو نمیدانی...
تو هیچ چیز نمیدانی...
باید یکبار به خاطر همه چیز گریه کرد، آنقدر گریه کرد که اشکها خشک شوند. باید این تن اندوهگین را چلاند، بعد دفتر زندگی را ورق زد، به چیز دیگری فکر کرد.
باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد.
بزرگترین رازدار زندگیت کیه؟
قلبت.
بزرگترین تصمیم گیرنده زندگیت کیه؟
مغزت.
بزرگترین همراه زندگیت کیه؟
پاهات.
میخوام بگم «قهرمان»
زندگیت خودتی فقط به خودت تکیه کن.
احتیاج دارم دقیقههای متوالی بوسیده شم،
توی آغوشی فشرده شم،
بیدلیل اسم صدا کنم و جانم بشنوم،
فاصلهی بین انگشتام با انگشت هایی پر شه،
چشم ببندم و پلک هام بوسیده شن،
روی پاهایی بشینم و سرم روی شانهای باشه،
دستی به پشتم کشیده شه و تاب موهام نوازش شن.
احتیاج دارم بدونه نفس بوسیده شم:)
به قول فروغ فرخزاد که میگه:در ظاهر روی پاهایم ایستادهام. گاهی میخندم و گاهی گریه میکنم. اما حقیقت این است که خسته هستم. میخواهم فرار کنم. میخواهم بروم و ناپدید شوم....
.࿐