کپشن های مربوط به پایانت

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پایانت

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

پ مثل پدر

کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم به قلب دوست داشتنیت .
قسم به آغوش گرمت که پناگاه من بود . 
قسم به مهربی پایانت .
قسم به کوله بارخستگی هات .
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد .
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند .


‏اگه پایانتون قشنگ نبود، به داستانتون فکر کنید. شاید ارزشش رو داشت.

خدایا...
بیاموز به من.....
که لحظه ها در گذرند....
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست.....
که می گذرد....اگر در سختی ام...
اگر دلتنگم....
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی....
به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که می گذرد....
و نشانم بده راه را....
تا سهم خود را به انجام برسانم....
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ....
تا بپیمایم راههای دشوار زندگی را که با حضور تو ممکن میشود.....
نگرانی هایم را بدست تو می سپارم.....
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام.....
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم....
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت...
چه سخت و چه آسان...
چه تلخ و چه شیرین...
که با حضور تو همه لحظه هایم به عشق مبدل میشوند....

خدایا...
بیاموز به من.....
که لحظه ها در گذرند....
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست.....
که می گذرد....اگر در سختی ام...
اگر دلتنگم....
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی....
به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که می گذرد....
و نشانم بده راه را....
تا سهم خود را به انجام برسانم....
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ....
تا بپیمایم راههای دشوار زندگی را که با حضور تو ممکن میشود.....
نگرانی هایم را بدست تو می سپارم.....
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام.....
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم....
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت...
چه سخت و چه آسان...
چه تلخ و چه شیرین...
که با حضور تو همه لحظه هایم به عشق مبدل میشوند....

گفتی بیا،گفتم کجا؟ گفتی میان جان ما
گفتی مرو.گفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا
گفتی که وصلت میدهم.جام الستت میدهم
گفتم مرا درمان بده. گفتی چو رستی میدهم
گفتی پیاله نوش کن. غم در دلت خاموش کن
گفتم مرامستی دهی،با باده ای هستی دهی
گفتی که مستت میکنم،پر زانچه هستت میکنم
گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودآ
گفتی که درمانت دهم. بر هجر پایانت دهم
گفتم کجا،کی خواهد این؟گفتی صبوری باید این
گفتی تویی دردانه ام. تنها میان خانه ام
مارا ببین،خود را مبین درعاشقی یکدانه ام
گفتی بیا. گفتم کجا. گفتی در آغوش بقا
گفتی ببین.گفتم چه را؟گفتی خدارا در خود آ

"مولانا"