شاید یه روز
یه بارون پاییزی
تموم دردامونو بشوره ببره ..

تو این روزای پاییزی
یکی که برام آش رشته بخره
بیاره محل کارم چیه!؟
همونم ندارم...


....

من و یارم هیچگاه همدیگر را نخواهیم دید.
او به باد پاییزی می ماند،
من به برگی خشک.
او باد است، می آید؛
من برگم، می روم.

#علیرضاروشن

این روزها حال خوشی ندارد
شهریور را میگویم...
انگار از تابستان فرار می کند!
آخر یکی نیست بفهماند
کجا؟!
کجا که انقدر هم عجله داری...
آن طرف تر پاییز ایستاده
پاییزی که چیزی برایت ندارد
جز اینکه هرچه را هم که داری می گیرد.

•
انتخابش بود که
با تمام دردها و رنج ها
وسط پاییزی ترین روزهای زندگی
امیدوار باشد
جوانه بزند
بهار شود
حتی اگر رهگذرها به او‌ بگویند
دیوانه مگر در پاییز هم می‌شود گل داد؟..

- علی بابایی زاد

♡

تمام آب و هوای پاییزی به دلیل نداشتن پارتنر حیف و میل شد

خوش به حال برگ های پاییزی. وقتی خزون و زرد شدن و دیگه جونی توی تنشون نموند میتونن بالاخره از درخت رها بشن ولی آدم خزون و زرد و تیکه تیکه میشه ولی باز هم مجبوره با کالبد بی جونش خودش رو روی شاخه نگه داره. آدم حتی حق نداره بعد از بارها مردن توی زندگی، راحت آروم بگیره و بمیره.

انتخابش بود که
با تمام دردها و رنج ها
وسط پاییزی ترین روزهای زندگی
امیدوار باشد
جوانه بزند.
بهار شود.
حتی اگر رهگذرها به او‌ بگویند
دیوانه! مگر در پاییز هم می‌شود گل داد؟

تو خنکی اونور بالشتی،
‏چای بعدکار،
‏سیگار نیمه شب،
‏تو اولین بارون پاییزی،
بوی کتابای نو،
‏بغل شدن، وسط گریه،
‏بوی خاک بارون خورده،
‏تو شیرینی اولین حقوقی
‏بوی خوب لباس نو
‏تو بوی یاسی
‏آب رو آتیش
‏رنگین کمون بعد بارون
‏تموم چیزی که من از دنیا می خوام.
‏تو مجموع احوالات خوب جهانی...

شاید پاییز امسال همان پاییزی شد که میتوان معشوقه را بدون هیچ ترسی وسط میدان آزادی شهر بوسید‌..

..