در بيمارستان ها وقت شام و ناهار ، غذاها خيلي متفاوت است .
به يك نفر سوپ، چلوكباب و دسر مي دهند
و به يك كسي فقط سوپ مي دهند
و به يك نفر حتي سوپ هم نمي دهند و مي گويند كه فقط آب بخور
به يك كسي مي گويند كه حتي آب هم نخور
جالب است كه هيچ كدام از اين بيماران اعتراض ندارند
زيرا آنها پذيرفته اند كه كسي كه اين تشخيص ها را داده است طبيب است و آن كسي كه طبيب است حكيم است .
پس اگر خدا به يك كسي كم داده يا زياد داده ، شما گله و شكوه نكنيد كه چرا به او بيشترداده اي و به من كمتر داده اي .
اين كارها روي حساب و حكمت است
خدایا به داده و نداده ات شکرت
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پذير
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ﺟﻐﺮﺍﻓﻴﺎﻯ ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ
ﺁﻗﺎﻳﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﻦ ۱۴ ﺗﺎ ۱۸ ﺳﺎﻟﮕﻲ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﺮﻩ ﺷﻤﺎﻟﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﻗﺪﺭﺗﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﺍﺩﻋﺎﻱ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺳﺮﮐﺸﻲ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ
ﺩﺭ ﺳﻦ ۱۸ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺜﻞ ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﺮﺩﻥ ۴ ﺭﺍﻩ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﻱ ﺧﻮﺩ ﻣﻴﺒﻴﻨﻨﺪ
ﻳﺎ ﮐﻨﮑﻮﺭ
ﻳﺎ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ
ﻳﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ
ﻭ ﻳﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻭ ﻣﺮﮒ !...
ﺩﺭ ﺳﻦ ۲۰ ﺗﺎ ۲۷ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﻮﻥ ﮔﺮﻡ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﻲ ، ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺩﻟﺮﺑﺎ
ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﺧﻴﻠﻲ ﺯﻭﺩ ﻭﻳﺰﺍﻱ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪ
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ ﺍﺯﻃﺮﻑ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ
ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺑﻴﻦ ﺳﻦ ۲۷ ﺗﺎ ۳۲ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺮﮐﻴﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﺭﺋﻴﺲ ﺑﺰﺭﮒ
ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺎﻧﻮﻣﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺩﺭ ﺳﻦ ۳۲ ﺗﺎ ۴۰ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺜﻞ ﮊﺍﭘﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﮐﺎﻣﻼ ﮐﺎﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،
ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺭﻭﺷﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻴﺒﻴﻨﻨﺪ
ﺑﻴﻦ ۴۰ ﺗﺎ ۵۰ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺳﻴﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﺑﺴﻴﺎﺭ ﭘﻬﻨﺎﻭﺭ ، ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ
ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻭ ﺣﻼﻝ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﺳﻦ ۵۰ ﺗﺎ ۶۵ ﺳﺎﻟﮕﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺳﺎﺑﻖ :
ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻳﻨﺪﻩ !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۶۵ ﺳﺎﻟﮕﻰ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﻣﺒﺎﺭﮐﺸﺎﻥ ، ﺷﺒﻴﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ
ﻫﺴﺘﻨﺪ :
ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺗﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﻲ
ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ
خدا مهمان ما باشد يعني چه؟ ما چه داريم كه او را مهمان كنيم يك و چه وقت او مهمان ما ميشود دو؟! اين در حديث قدسي آمده است که «انا عند المنكسرة قلوبهم» يعني خداي سبحان مهمان دلهاي شكسته است و آن انكسار را آن فقر را آن خضوع را آن خشوع را آن بندگي خالص را خدا ميپذيرد اين «انا عند المنكسرة قلوبهم» جزء مصاديق مهمان شدن خدا نسبت به دلها است.
کسیکه واقعا عزت نفس دارد و قوی تراست؛کمتر زورمیگوید
کسی که راحت تر می گوید:" اشتباه کردم "،
اعتماد به نفس بالایی دارد
کسی که صدایش آرام تر بود،حرفهایش نفوذ بیشتری داشت
کسی که خودش را واقعا دوست داشت،بقیه را واقعی تر دوست داشت
و کسی که بیشتر طنز می گفت؛به زندگی جدی تر نگاه می کرد.
به تعداد آدم های روی کره ی خاکی ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد
پس این را بپذیر کسی که تفکرش با تو متفاوت است ، دشمنت نیست ؛انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر
اگر فقط همین یک اصل را بپذيريم ، روابط مان بهتر خواهد شد و زندگى سرشار از آرامش توام با احترام و درك متقابل را تجربه خواهيم كرد .
به همین سادگی .
ﺩﺭﻭﻍ
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻃﺐ ﺍﻧﺮﮊﻱ، ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺮ
ﺩﻟﻴﻠﻲ ﺍﻧﺴﺪﺍﺩﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻭﺡ ﺍﺳﺖ. ﺯﻳﺮﺍ ﺭﻭﺡ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﻧﻮﺭ
ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﺎﺭﺍﺳﺘﻲ ﺁﻧﺮﺍ ﺳﻴﺎﻩ ﻭ ﺗﻴﺮﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺑﺎﻳﺪ
ﻛﺎﺭﻣﺎﻱ ﺩﺭﻭﻍ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻳﻢ ﻫﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻳﻚ ﮔﺮﻩ ﻭ
ﺍﻧﺴﺪﺍﺩ !
ﺍﮔﺮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﻴﺪ ﺩﻟﻴﻞ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ
ﺷﺨﺼﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻼﺹ ﺷﺪﻥ ﺩﺭﻭﻍ
ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ! ﺳﻜﻮﺕ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﺎ ﻃﻔﺮﻩ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻳﺎ ﺭﻙ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﻲ
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ! ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﻳﻴﺪ.
ﺍﻳﻦ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ
ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺩﻳﻨﺪﺍﺭﻱ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ
ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ، ﺗﻈﺎﻫﺮ
ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭ ﺑﻮﺩﻥ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺷﺘﻦ، ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺩﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻭ ...... ﺗﻈﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ .
ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎ ﺑﻪ ﭼﺎﻛﺮﺍﻱ ﮔﻠﻮ، ﺭﻳﺸﻪ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪﻱ ﻭ ﻗﻠﺐ
ﺿﺮﺑﻪ ﻣﻴﺰﻧﺪ.
ﺩﺭﻭﻍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮﺩ ﺣﺪﻑ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﮐﻪ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺴﺘﻢ
خداوندا روزت مبارك...
روز عشق را فقط بـہ تو مي توان تبريك گفت...
تو كـہ عشقت آسمانيست...
و ثمرہ ي عشقت آرامش است...
تو كـہ رنگ و بوي عشقت فرق ميكند...
تو عشقت خالص و ناب است...
تو بي حساب ميدهي...
بي دليل توبـہ ميپذيري..
بي توقع بركت ميدهي...
و بي منت ياري ميكني ...
واقعا كـہ تنها تو سزاوار كلمـہ ي عاشق هستي...
عشقي كـہ خالصانـہ بـہ بندہ ات تقديم ميكني...
دوست داشتنهاي ما بوي نياز ميدهد...
عشقمان از روي هوس است تا محبت...
دوست داشتنمان براي دل خودمان است...
و توقع،زيربناي عشقمان است...
♥️ خداي عاشق روزت مبارك ♥️
ﻣﺮﺍﺣﻞ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ:
۱- ﺗﻌﺎﺭﻑ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ
۲- ﻗﺴﻢ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺮﺩﻩ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ
۳- ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﺮﺡ ﮐﻪ ﻣﻴﻮﻩ ﻳﺎ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺭﻭ ﻃﻲ ﻳﮏ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺁﮐﺮﻭﺑﺎﺗﻴﮏ ﺑﻪ ﻟﺒﺖ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻴﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﻴﮕﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﻫﻨﻲ ﺷﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺭﻱ
۴- "ﺍﻳﺠﺎﺩ ﺣﺲ ﺗﺮﺣﻢ ﺩﺭ ﻣﻬﻤﺎﻥ" ، ﻣﻴﮕﻦ "یعنی ﺗﻮ ﻓﮏ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻣﺎ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﻢ ﮐﻪ ﻫﻴﭽﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻱ ؟
۵- ﺗﻴﺮ ﺧﻼﺹ: ﺑﺨﻮﺭ ﺣﻴﻔﻪ ، ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭﻳﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻨﺪﺍﺯﻳﻢ
مراحل خداحافظی از مهمان:
۱- علامت دادن خانم مهمان به همسرش با سر و چشم
۲- برخواستن آقای مهمان و صداکردن همسرش و گفتن خوب دیگه ما رفع زحمت کنیم؛ اصرار مجدد برای حفظ مهمان توسط صاحبخونه
۳- ادامه صحبتها تا دم در؛ گفتن خداحافظی چند بار
۴- بوق زدن و دست تکون دادن
۵- مشاهده رفتن مهمان تا هنگام خروج از کوچه
ﻣﻴﺪﻭﻧید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ و چهار ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ و ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
خونه يعنى احترام و درك متقابل
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ
خونه يعنى آرامش وامنيت
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ
خونه يعنى فضايى خالى از خشم
خالى از دود
خالى از قرص خواب واسترس
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببينى
ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ
ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ای ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻴﻜﻨﻢ❤️
ﻣﻴﺪﻭﻧید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟
ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ و چهار ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ و ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
خونه يعنى احترام و درك متقابل
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ
خونه يعنى آرامش وامنيت
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ
خونه يعنى فضايى خالى از خشم
خالى از دود
خالى از قرص خواب واسترس
ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببينى
ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ
ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺧﻮﻧﻪ ای ﺭﻭ ﺑرﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﻴﻜﻨﻢ.
بزرگى با شاگردش از باغى ميگذشت.چشمشان به يک کفش کهنه افتاد شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم بيا کارى که ميگويم انجام بده و عکس العملش را ببين...مقدارى پول درون ان قرار بده شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول ، مخفى شدند کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همين که پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ،پول ها را ديد با گريه ،فرياد زد خدايا شکرت خدايي که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و به در فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويي به نزد انها باز گردم و همين طور اشک ميريخت..استاد به شاگردش گفت هميشه سعى کن براى خوشحاليت ببخشى نه بستاني