خانواده ایرانی ینی ناهار قیمه، شام املت
پاشین تا عید امسال نرسیده ۴ تا غذا یاد بگیرید از مهموناتون پذیرایی کنید چنل فود هم اگر خواستین راحت آموزش میده :
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پذیرایی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
از همون وقتی که دستشویی از گوشه ی حیاط اومد وسط پذیرایی حرمت ها از بین رفت
تا حالا دیدی آفتابه تو پذیرایی باشه؟
جای بعضیا هم تو دل نیس :)
.. ..
اعتماد به نفس فقط ساقه طلایی که رو جعبش نوشته برای پذیرایی
از همون وقتی که دستشویی از گوشه ی حیاط اومد وسط پذیرایی حرمت ها از بین رفت
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر
#حامد_عسکری
بعد از حادثه کنسرت منچستر
قدردان مردانی باشید که با دشمن در لانه اش می جنگند
تا در خانه تان
برنامه کنسرتتان بهم نخورد...
اگر چه
بماند که
غربت این دلاور مردان تا اندازه ایست که در خانه ی خود هم
با برچسب تندرو و خشونت طلب از آنها پذیرایی میشود ...
پ ن :
" دَمِ همه شیر بچه های باغیرت مرتضی علی گـرم "
بعد از حادثه کنسرت منچستر
قدردان مردانی باشید که با دشمن در لانه اش می جنگند
تا در خانه تان
برنامه کنسرتتان بهم نخورد...
اگر چه
بماند که
غربت این دلاور مردان تا اندازه ایست که در خانه ی خود هم
با برچسب تندرو و خشونت طلب از آنها پذیرایی میشود ...
پ ن :
" دَمِ همه شیر بچه های باغیرت مرتضی علی گـرم "
مردی از خانه ای که در آن سکونت داشت زیاد راضی نبود ، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه اش را بفروشد ، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند.
دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آن را برای صاحب خانه خواند.
" خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار " . صاحب خانه گفت دوباره بخوان!
مرد اطاعت کرد و متن آگهی را دوباره خواند و صاحب خانه گفت : این خانه فروشی نیست!!! در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی ، ولی تا وقتی که تو نوشته هایت را نخوانده بودی نمی دانستم که چنین جایی دارم ...
خیلی وقت ها نعمت هایی را که در اختیار داریم , نمی بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده ایم ، مثل سلامتی ، مثل نفس کشیدن ، مثل دوست داشتن ، مثل پدر ، مادر ، خواهر و برادر ، فرزند ، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم و قدر نمی دونیم در صورتی که هر کدام به تنهایی نعمت های بزرگی هستند .
پروردگارا سپاس از بابت تمام مهرباني هايت و تمام این نعمتهای بی دریغت
مامانم داشت ازکیفیت لوازم برقیاش واسه همسایمون میگفت
که لباسشوییمون همینجور که لباس خشک میکرداز پذیرایی رد شد
زد رو شونه مامانم گفت چاکرررم D: