کپشن های مربوط به پذیرفتم

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پذیرفتم

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

پشیمونم؟ نه
خوشحالم؟ اونم نه
پذیرفتم؟ بله.



نمیدونم درک میکنین یا نه ولی اینجوریم که یهو به خودم میام میبینیم باز دارم برا چیزی که قبلا چن بار پذیرفتم و کنار اومدم باهاش،دوباره دارم غصه میخورم

هنوزم بهت فکر می‌کنم
ولی دیگه از خودم نمی‌پرسم چرا اینجوری شد؟
من فقط پذیرفتمش
مثل همۀ چیزای دیگه‌ای که توی زندگی اتفاق میوفته و انتظارشو نداریم
مثل همۀ چیزایی که فکر می‌کنیم هیچ‌وقت برامون اتفاق نمیوفته، نباید بیوفته
ولی میوفته.

نمیدونم درک می‌کنی چی می‌گم یا نه؛
ولی مودم اینجوریه که
یهو به خودم میام، می‌بینم باز دارم برای چیزی که قبلا چند بار کامل پذیرفتم و کنار اومدم باهاش،
غصه می‌خورم.

. .

I accepted myself with all of my flaws the moment I realised if I won't, no one else would..

من خودم را با تمام عیب هایم پذیرفتم همان لحظه که فهمیدم اگر این کار را نکنم، هیچ کس دیگری من را قبول نخواهد کرد.

. .

متاسفانه من هنوز نپذیرفتم که بیخیالم شدی...

شده ام عاشق تو، وای که حالا چه کنم؟
مانده ام در طلبت غرق تمنا چه کنم؟

گفته بودی که رعایت کنم آن حد و حدود
من پذیرفتم و حالا نشد اما ، چه کنم؟

تو پر از خاطره ای، داشتنت حق من است
با دل من تو بگو حق خودم را چه کنم؟

دل من هر نفس و لحظه فقط با یادت
می شود شاعر و دیوانه و شیدا چه کنم؟

همه را از دل من عشق تو بیرون کرده
مانده ای در دلم اما تک و تنها چه کنم؟

می سپارم به تو این دغدغه ها را ، اما
تو نباشی ، تو بگو ، با غم دنیا چه کنم؟

خسته ام جز تو دگر از همه چیز و همه کس
تو بگو با دل افسرده لبریز تمنا چه کنم
☺️☺️☺️

خاطره ای از یک پزشک متخصص اطفال

من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم.
سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم ؛
کنار بانک دستفروشی بساط باطری ، ساعت ،فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.
دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است.

آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.
جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده ؛
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است!

گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد.
(دو ریالی صلواتی موجود است)

باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم
مراجعه کردند و به آنها هم...

گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟

با کمال سادگی گفت:
۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.

مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم ،دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،
در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم .

احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم .
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم . این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد.

من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم...

به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم.
گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد!

صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم ، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.
دگرگون شده بودم ،
ما کجا اینها کجا؟!

از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار
مطبم نوشتند با این مضمون؛


دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،
اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی:

گفت باور نمی کردم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش ..


راستى یك سوال :

شغل شما چیه؟

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

پشیمونم, خوشحالم, اونم, پذیرفتم, نمیدونم, میکنین, اینجوریم, خودم, میام, میبینیم, دارم, چیزی, قبلا, کنار, اومدم, باهاش, دوباره, میخورم, هنوزم, میکنم, دیگه, نمیپرسم, پذیرفتمش, چیزای, دیگهای, زندگی, اتفاق, میوفته, انتظارشو, نداریم, چیزایی, میکنیم, هیچوقت, برامون, نمیوفته, نباید, بیوفته, میگم, مودم, اینجوریه, میبینم, برای, کامل, تمام, هایم, همان, لحظه, فهمیدم, نکنم, دیگری, قبول, نخواهد, متاسفانه, نپذیرفتم, بیخیالم, عاشق, حالا, مانده, طلبت, تمنا, گفته, بودی, رعایت, حدود, خاطره, داشتنت, یادت, شاعر, دیوانه, شیدا, بیرون, کرده, تنها, سپارم, دغدغه, نباشی, دنیا, خسته, افسرده, لبریز, پزشک, متخصص, اطفال, دکتر, هستم, سالها, بانک, کردم, آمدم, دستفروشی, بساط, باطری, ساعت, فیلم, اجناس, دیدم, مقداری, ریالی, بساطش, ریخته, زمان, تلفنهای, عمومی, میکردند, تومان, دادم, گفتم, خوشرویی, پولم, اینها, صلواتی, یعنی, سلامتی, خودت, بفرست, نوشته, میزش, اشاره, موجود, باورم, مراجعه, آنها, چقدر, درآمد, مجانی, میدهی, کمال, سادگی, مردم, بیفتد, میگیرم, میدهم, اینکه, بدنم, دویدم, خوشبخت, چهارم, مالش, میدهد, صورتی, تاکنون, جرأت, میتوانم, بگویم, نرفتم, مریض, احساساتی, گرفتم, جوان, لبخندی, مملو, اسکناس, تومانی, طرفش, حرفش, تکرار, خیلی, مغرور, تشریف, گرمای, تابستان, کاری, بکنم, کارها, چیست, پزشکم, آقای, جمعه, بپذیر, نمیدانید, ثواب, دارد, صورتش, بوسیدم, حالی, گریان, بودم, درون, اتومبیلم, انداختم, منزل, دگرگون, تابلویی, اطاق, مطبم, نوشتند, مضمون؛, دوستان, آشنایان, طعنه, زدند, گوشم, همیشه, طنین, انداز, سعدی, بانگ, مرغی, چنین, مدهوش, آدمیت, نیست, تسبیح, خاموش, راستى, سوال,