همین امروز این تئوری مزخرف را که دوست داشتن
نیازی به گفتن ندارد فراموش کن!
یادت باشد قویترین حسها اگر پرستاری و مراقبت نشوند بیمار میشوند و میمیرند
اتفاقِ عشق را برای خودت و اطرافیانت زیباتر کن.
#نیکی_فیروزکوهی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی پرستاری
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
#توئیت
با کسی که از یه رابطه شدید احساسی اومده بیرون دوست نشید
شما ازش پرستاری میکنید زخماش که خوب شد دو دستی تقدیم نفر سوم میکنید
نفر سومیه باشید!
باگ پرستاری
اونجاش که میدونی این پیرمردا دارن باهات لاس میزنن و نمیتونی باهاشون بداخلاقی کنی :》
دیوصااا :》
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پیِ دلداری من
اشک گرم و غم عشق آمد و جانا چه کنم
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم
تا تو باشی و من و عشق و وفاداری من
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصه ی عشق شود قصه ی بیماری من...
نکته های کوچک زندگی
هیچ دقت کردی که :
وقتی به عیادت مریضی میری ،
وقتی به فقیری کمک میکنی ،
وقتی باعث ازدواج دو جوان میشی ،
وقتی دست نوازش بر سر یتیمی می کشی،
وقتی انفاق میکنی زکات و خمس میدی،
وقتی پرستاری بیماری رو میکنی،
وقتی قرضی به کسی میدی،
وقتی قربونی میکنی و بین فقرا پخش میکنی،
وقتی جاتو تو اتوبوس به یه بزرگتر یا خانم میدی،
وقتی از زحمات دیگران قدردانی و تشکر میکنی،
وقتی با روی خوش سلام میکنی ،
وقتی خوش قولی ،
وقتی زکات دانشت رو با نشر اون می پردازی
وقتی از مظلوم دفاع میکنی
وقتی عذرخواهی رو قبول میکنی و خطای دیگران رو میبخشی و از انتقام صرف نظر میکنی ...
داری فرد یا افرادی رو شاد میکنی !
و آیا به این نکته دقت کردی که برخلاف اون تصوری که وجود داره
اسلام دین شادی و بالاتر از اون دین شادی آفرینیه
دینی که حتی رنگ سیاه در اون مکروهه !
رنگی که نماد غمه !
و پاداش این دین شادی آفرین در دنیا و آخرت برات شادیه ...
امیدوارم همیشه شاد باشید و شادمانی هدیه کنید
ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﯿﻤﺎﺭﮐﯿﺴﺖ ؟؟؟
.
.
ﻣﻮﺟﻮﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺗﺎ ﺷﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ
ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﻭ ﺁﺏ ﻣﯿﻮﻩ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ
ﻋﻼﻗﻪ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺻﺖ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﻭ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺑﻪ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺳﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ .. :|
زیر باران در نسیم آهسته بوسیدم تورا
می شکفت از دامنت رنگین کمان، چیدم تورا
چنگ در موسیقی گیسوی تو انداختم
نت به نت آرام، می رقصی و رقصیدم تورا
چشم های قهوه ای... یک قهوه گاهی زندگیست
پشت هم فنجان به فنجان آه، نوشیدم تورا
بوسه هایت دانه هایی در زمین تشنه بود
پیچکی در من به پا میخواست، پیچیدم تورا
عشق زیر پوستم چون نور در قلبم دوید
نیمه شب آبستن خورشید، تابیدم تورا
تن به تن یک تن شدیم و در تب هم سوختیم
گم شدم، دنبال خود هر روز پرسیدم تورا
با تو هی احساس میکردم خدا نزدیک ماست
با تو حس دیگری دارم،... پرستیدم تورا
از قنوتم ساختم قایق به آب انداختم
هر طرف فانوس عشقت بود، چرخیدم تورا
بین مردم راه میرفتی کسی نشناختت
در خیابان، کوچه، دریا، دشت ها... دیدم تورا
هر گلی که می شکفت از دشت، تفسیر تو بود
دوختم پیراهنی از گل-وَ پوشیدم تور
{ غلامرضا سلیمانی }
پرستاری که شکل تو بود ..
روزیكه ز عشق تو شدم بی خبر از خویش / دیدم كه خبرها همه از بی خبری بود // بی تابش مهر رُخت ای ماه دل افروز / یاقوت صفت ، قسمت ما خون جگری بود / دردا ، كه پرستاری بیمار غم عشق / شبها همه در عهده ی آه سحری بود