از آخرین پستم 305 روز میگذره..
سلام :) من برگشتم

میدونی ﭼﺮﺍ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻧﺴﻞ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﺮﺭﻭ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭼﻮﻥ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﻧﻤﯿﺸﻦ !
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﻗﻨﺪﺍﻕ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮ ﭘﺎﺵ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﻔﻬﻤﻪ …
ﻣﺎﺭﻭ ﻣﻴﻜﺮﺩﻥ ﺗﻮ ۲ ﻣﺘﺮ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﭙﻴﭽﻴﺪﻥ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻥ ﭘﺴﺘﻤﻮﻥ ﮐﻨﻦ هاوایی… ﻭﺍﻻ

هیچ لایک پستی آدمو اون قدر خوشحال نمیکنه که لایکای پست اول خوشحال میکنن آدمو
خب الآن منظورمو فهمیدین دیگه دوست دارم پستم اول باشه یا بازم جمله رو سنگین ترش کنم؟

عاقا مدیر خدارو خوش میومد؟؟:|
خو اون یکی پستمو هم تائید میکردی:/

خلاصه..مهسا هستم کاربر جدید:)

پستامو داری ...؟؟
به احترامت هیچوخ حتی من کپی نمیکردم پستاتو جایی ...
کپی کردی ،، با اینکه میدونستی ...
بهترین پستم بودو رو هیچ پستی نی اون حسی ...

که رو اون بود و هست ...
شاید از اولشم من بودم که نباید میزاشتم رو پستای تو دست ...
رو همه پستام بستی چطور چشاتو ...؟؟؟
هیس .. !!! هیچی نگو فقط لایک کن پستامو ...

ببین چه دپرسم ببین چه بی حسم ...
دیگه من حتی به پیجمم نمیرسم ...
دیگه گذشت از Like و Share ...
پستای منو تو هم شده همه جا ول ...
یه شب این گروه ... یه شب اون گروه ...
هزارتا فرند داریم به همرامون ...
منکه از تو بیشتر بود لایک خورم ...
منکه حتی اگه تورو UNF کنم ...
فقط تورو لایک میکنمو ، پستای تورو میخوام ...
چیه فکر کردی مثل تو کپی کارم ...؟؟

بذار اين پستم بذارم تاييد ميشه
جمله اي كه موقع پست گذاشتن باخودمون نجوا ميكنيم

|
|\(‘.’)
| ‘…(>
| < |_
مدیر دارم نگات میکنم نکنه یه وقت از رو بری و پستمو تایید کنی.

وقت بخیر دوستان هم سرزمینم(البته منظورم از هم سرزمین،سرزمین مشترکمون،یه جمله س)
الان که دارم براتون مینویسم شب19م اسفنده!!زمانشو میگم چون نمیدونم پستم کی تایید میشه!!فردا تولدمه!!امروز یکی از دوستام ازم پرسید:خب روز قبل تولدت چه حسی داری؟؟!!منم گفتم:بیشتر از اینکه حس کنم امروز روز قبل تولدمه حس میکنم امروز آخرین روز از 18سالگیمه ومن فردا وارد 19میشم!!که 18سالگیم تموم شد ودیگه من هیچ وقت 18ساله بودن و تجربه نمیکنم!!حس عجیبیه!!در مورد 17سالگی یا سالای دیگه همچنین حسی نداشتم!!شاید به خاطر اینه که دیگه به طور رسمی وارد دنیای آدم بزرگا شدم!!دنیایی که اینقدر با دنیای بچگیامون فرق داره،انقد رنگی نیست،که هیچ وقت نمیشه تو ذهنمون آرزوی برگشت بهش و نداشته باشیم!!ولی من برخلاف خیلی از ادمایی که این روزا اطرافمون هستن و شاید خیلیم بهمون نزدیک باشن هیچ وقت نمیذارم دنیای خاکستری آدم بزرگا منو از خودم بگیره!!منو از خود خوب بچگیام بگیره!!که ریشه های نهال آبی قلبمو بسوزونه!!
نمیگم دنیای ادمکای بزرگ مطلقا بده!نه!اتفاقا اینکه به آدم ذهنیت روشنتری از اتفاقات دوروبرش،تغییرات و استقلال فکرو تصمیم میده،توان انتخاب راه میده خیلی خوبه!لازمه واسه یه کم بیشتر آدم شدن!!ولی خب اینم مهمه که تواین راه کودک درونمون و با دستای خودمون،باکارامون نکشیم!!که بذاریم نفس بکشه!!که اگه یه وقت یه بچه ی فقیر میبینیم نذاریم بعد کوچیک ومهربون روحمون مغلوب بعدبزرگ بی رحم بشه وبی تفاوت از کنارش رد شیم!که حتی یه لبخندم ازش دریغ کنیم!!بچه ها اینارو گفتم تا فقط یه یادآوری باشه یه هشدارباشه واسه هممون که یه وقت ناخودآگاه وتحت تاثیر خیلی چیزاموجود لطیف درونمون وفدای دنیای خاکستری بزرگ بودن نکنیم...که اگه بمیره روحمون با هیچ چیز دیگه ای نمیتونه خلا شو پرکنه...که روحمون تا آخر عمر شاید گوشه گوشه ی دنیا رو واسه پیدا کردن یه تیکه از خودش،یه تیکه ی دیگر نبود خودش زیرو رو کنه...

وارد صفحه 1جملم شدم دیدم پستم تایید شده
بعد از چند حرکت اکروباتیک از روی خوشحالی
رفتم بخونمش دیدم نوشته
.
.
.
.

الکی مثلا تایید کردم
خیلی هم پستت بی مزه بود..

یکـی دیگــه از افتخـاراتـم اینـه کــه
↼کل اددلیـسـتـــم⇀
منـــــو بخـــاطـر خــــودم میخـــــوان نه لایــک! :|
.
.
.یه سه چهار ساعت آبـــرو داری کنیـد‌! :|
جبران میکنم براتون!! :| الان میلایکمتون
یه چند نفرم بیان زیر پستم قربون صـدقه ام برن:)
الکـی:|